تنخواه

/tanxAh/

    funds
    capital
    cash

فارسی به انگلیسی

تنخواه دادن
capitalize

تنخواه دار
capitalist

تنخواه گردان
working capital, petty cash, imprest

مترادف ها

capital (اسم)
مایه، مرکز، مستقر، سرستون، سرمایه، پایتخت، حرف بزرگ، تنخواه

fund (اسم)
پشتوانه، صندوق، سرمایه، تنخواه، وجوه، ذخیره وجوه احتیاطی، سرمایه ثابت یا همیشگی

پیشنهاد کاربران

در زبان پشتو ( پښتو ) تنخواه به معنا ی حقوق ( دستمزد ) است
پول یا وجه نقد یا اعتباری که یک سازمان یا اداره بصورت یارانه یا حواله به حساب کارکنان جهت خرید واریز یا در اختیارش قرار میدهد
سلام خدمت شما. . . من مدرس حسابداری کاربردی هستم
تنخواه یه کلمه قدیمی هستش در نثر قدیم به مبلغی که مرد در اختیار همسرش قرار می داد تنخواه می گفتند یعنی پولی که تن نیاز داره غذا و پوشاک و مایحتاج. . . . الان فقط توی حسابداری استفاده میشه و کاربردش مثل مادر خرج ( عامیانه ) هستش

بپرس