تنبه

/tanabboh/

    being roused
    notice
    admonition
    example
    [fig.] notice

پیشنهاد کاربران

در لهجه هرات تُنبه به معنی تنبل و تُنبیدَن/ tonbidăn به معنی تنبلی کردن، زیاد خوابیدن و یا خود را به خواب زدن است. مانند: او برفت بَتُنبید، یعنی او رفت خواب شد. این فعل در لهجه هراتی به واژه تُنبه مربوط
...
[مشاهده متن کامل]
می شود که به معنی ( تنبیل چاق ) یا تنبلی که چاقی هم باشد اطلاق می شود. هراتیان به چوب قطور یا تنه ی درختی که بعد از بریدن و آماده کردن در پشت دروازه های خانه های بزرگ و یا کاروان سرا ها می گذارند نیز تُنبه می کویند.

تُنبَه/ t�nbă : درِ یک لت
مانند: درِ تُنبه را گشود.
کلیدر
محمود دولت آبادی
ذکاوت، تیقظ، فطنت
دور کننده خوبی ها از بدی ها
آگاهی دادن ، آگاه سازی
آگاهی، هشیاری