همسازی، تناسب، قرینه، تشابه، تقارن، هم جور، هم اراستگی، مراعات نظیر
coordination(اسم)
هم اهنگی، تناسب، هم پایگی، موزونی
scale(اسم)
درجه، تناسب، وزن، ترازو، نسبت، اندازه، معیار، پوسته، مقیاس، پله، فلس، گام، کفه ترازو، مقیاس نقشه، خط مقیاس، هر چیز مدرج، وسیله سنجش، هر چیز پله پله، اعداد روی درجه گرما سنج و غیره، پولک یا پوسته بدن جانور
proportion(اسم)
قیاس، درجه، مقدار، شباهت، تناسب، قرینه، قسمت، نسبت
appropriateness(اسم)
تناسب، اقتضاء
proportionality(اسم)
تناسب
congruence(اسم)
موافقت، تناسب، تجانس
concinnity(اسم)
ظرافت، تناسب، زیبایی
propriety(اسم)
تناسب، نزاکت، مراعات اداب نزاکت، برازندگی
commensurability(اسم)
توافق، تناسب، قابلیت قیاس، هم مقیاسی، هم اندازگی، هم پیمانگی، قابلیت اندازه گیری