مجموعه دست آوردهای مادی و معنوی بشر در یک منطقه، کشور، یا عصر معین، یا حالت پیشرفته و سازمان یافته ی فکری و فرهنگی هر جامعه که نشان آن، پیشرفت در علم و هنر و ظهور نهاد های اجتماعی و سیاسی است.
تمدن، فارسی است، تَمِدان ؛تمه ای که ما دان آن هستیم و نسل به نسل در روند است.
From old Avesta and Pahlavi languages
Civil = شهریک = شهریکی= شهری
Civilization = ویچ = ویج = شهریک
Civilized = ویچه = ویجه = شهریکه
Iranian Civilization = ایرانویچ = ایرانشهریک
Cultural Civilization = فراثَنگی ویچ = فرهنگی ویچ = شهریک فرهنگی
کاربر تیمور خان بی سر سوزنی ادب و شعور که نخونده و ندونسته لب به گزافه گویی باز میکنه و نمیدونه غلت با این ت در فارسی هست و در واژه نامه دهخدا هم اومده میاد اینجا و از ریشه واژه ها میگه شمایی که هنوز نوشتار
... [مشاهده متن کامل] درست و گوناگون واژه ها رو نمیشناسی بیخود میکنی که درباره ریشه واژه ها سخن میگی بی داشتن ریزه ای سواد
کاربر Ariu با طرز بیان سخیف و عدم ادب و احترام ، همچنین فاقد ذره ای سواد که حتی نمی دونن غلط با ط نوشته میشه نه ت ، رو می بینید که چه فشاری شدن . قضاوت با شما بزرگواران .
تیمور خان شما غلت کردی کاربری ساختی که بیای بگی مدن فارسی نیست و مشتی چرت بگی از چیزی که سوادشو نداری بهتر سخن نگی و بری تا مردم رو گمراه نکنی پس برو کاربریت پاک کن و گورتو گم کن
به دیدگاه من واژه آبادی و یا آبادانی بهترین واژه برابر هستش برای تمدن. چون تمدن فقط ویژه شهرنشینان نیست و روستاییان هم آبادی نشین ( متمدن ) هستند.
شهروری
تَمَدُّن: ١. فرهنگ - پیشگی، فرهنگ - بنیادی ٢. شهرنشینی، شهرگرایی، شهرآیینی
یک بزرگواری گفتن کلمه فارسیه من اکانت ساختم فقط بیام جوابشونو بدم :
تمدن بر وزن تَفَعُّل ، از ریشه مدن با هم خانواده : مدینه ، متمدن و . . . همه عربی هستند
که معنیش هم شهرنشینی و . . . هست طبیعتا از عربی گرفته شده
مهدی بارانی
تمدن ۱ ) مدنیت و شهرنشینی با آداب و قوانین موضوعه مدونه جامع و خاص
۲ ) صفت گروهی یا شخصی یا جمعیتی را گویند که از خشونت و عقب افتادگی و برهنگی به انس و فرهنگ و اخلاق و هنر و حجاب و علم وادب مزین گشته و از انجا به سایر نقاط عالم گستریده و نافذ گردیده
... [مشاهده متن کامل]
۳ ) از نشانه ها و صفات مشهور ایرانیان است که نمونه های آن به سایر مناطق روی زمین ها و آسمان ها گستریده و از دیرباز ایرانیان با آن عجین و مانوس بوده و گذرانده اند
به آدم نامرئی که به عایشه مندانیان جواب داده می گویم شما که از متمدن بودن اعراب نوشته اید بفرمائید از چه کتابهایی آنها را خوانده اید به ما آنها را معرفی کنید تا ما برویم آنها را پیدا کنیم و بخوانیم بگویید کجا سنگ نوشته هایی از آنها هست تا به آنجا سفر کنیم و از نزدیک آنها را بخوانیم. هر کس که نظر خود را گفت نباید او را نژاد پرست دانست. ما ایرانیان هرگز نژاد پرست نبوده و نیستیم چون هیچگاه کسی را به خاطر رنگ پوست یا باورش زیر فشار نگذاشته ایم. بروید در مورد کورش بزرگ بخوانید او هنگامیکه بابل را گرفت دستور داد که بت خانه های آنها را ویران نکنند و به سربازان خود گفت آرام وارد شهر ها شوند تا مردم دچار ترس نشوند. اعراب هنگامیکه به تخت جمشید رسیدند تمام صورت های مجسمه ها را ویران کردنند گردن زدنند کتابها را سوزانیدند و دیگر چیزهای ترسناک دیگر چنان بود که مردم خود را باخته و خیس کرده بودنند. آیا خونریزی نشانه تمدن است یا صلح و دوستی؟
... [مشاهده متن کامل]
تا همینجا برای شما بس است. کسی که تند با دیگران گفتگو می کند باید در انتظار پاسخ هم باشد امید است که شما هم پاسخ خود را گرفته باشید!
واژه تمدن عربی نیست بلکه پارسی چون در عربی می شود الحضارة در ترکی می شود medeniyet این واژه یعنی تمدن صد درصد پارسی است.
فرهنگ یک جمعه
زیستار - از این واژه زیستار شناسی و زیستار گرایی و. . . به دست می آید. ( واژه هایی مانند شهریگری و شهرنشینی ، شهرگرایی ، پیشینه و فرهنگ برای واژه فرهنگ آمده که خواننده به سست بودن این واژه گان برای تمدن
... [مشاهده متن کامل] پی می برد. چون پیشینه به گذشته و فرهنگ به ادبیات شهریگری به اخلاق و رویکرد شهری گفته می شود و پرسش این است آیا روستایی نمی تواند تمدن داشته باشد که ما شهریگری را بکار می بریم؟ در گاهی که روستاها زادگاه شهرها بودن.
تمدن=شهرآیینی، شهروندی، فرهنگ، آبادانی .
واژه ی عربی که در فارسی معنی پیدا کرده است برای پیدا کردن همتراز معنایی آن در زبان فارسی باید در آغاز باید دیدمردم عرب پیشرفت وشهری شدن را در چه می دانستند وایرانیان هم پیشرفت وشهری شدن را در چه می دانستند؟
... [مشاهده متن کامل]
عرب ها چون شیوه ی کوچ نشینی در بیابان وجابه جایی شکل نخست زندگی آنها بود در این حالت هنگامی که دریک جا می توانستند بمانند ویک جانشین شوند در آن ایستگاه که مانده بودند ( مدینه ) می گفتند ، یعنی ( جایگاه ماندن ) واین مرحله زندگی آن ها یک خوان به پیش تر بود وپیشرفت بیشتر بود، از واژه ی مدن مدینه به معنای شهر پدید آمده وتمدن به معنی پیشرفت زندگی شهری وبافرهنگ شدن ودیگر معنی های قرار دادی آن پدید آمد ودر زمان قاجار این واژه بجای شهر نشینی در فارسی بکار گرفته شد. ولی در فارسی واژه ی تمدن برای شهر آیینی وپبشرفت معنی همتراز نیست چون ماندن در یک جا نشان پیشرفت وشهرنشینی وفرهنگ نبود در ایران هر جا که آب بود شهر وروستا پدیدار می شد وهرکجا رشد پیشرفت بیشتری داشت به آن ( آبادانی ) می گفتند وگاهی پیشوند یا میانوند یا پسوند شهر ها واژه ی آب بود مانند آبادان ، آبکاج، آبیک باپیشوند آب .
نمک آبشور، کلاب دره، علی آباد ، نازی آباد خان آباد نمونه ی شهر ها با پسوند یا میانوند آب است.
شهراب وقیراب شیرین آب از شهرهایی است که پسوند آب دارند.
کم کم وازه ی آباد پسوندی برای علت پیشرفت شهر ها وروستا ها شد مانند صالح آباد یعنی آباد وپیشرفت داده شد بوسیله ی صالح وعلی آباد وحسن آباد ودار آباد وغیره هم همین گونه.
واژه ی ( آبادانی ) همتراز واژه ی تمدن در فارسی است با وجه تسمیه ی دیگر از تمدن .
آبادانی=تمدن
شهرآیین، آبادانی ، متمدن
ضمن اینکه ( مدن ) عربی شباهت به واژه ی مد وماد وماندن فارسی دارد وبا واژه ی ماندن هم معنایی ونزدیکی معنایی دارد ولی این دلیل برفارسی بودن واژه ی تمدن نیست ، وازه ی تمدن با دستور زبان عربی ساخته شده وبر وزن تفعل _ مطاوعت وپذیرش را میرساند_می باشد.
آبادنی، تمدن، پیشرفت شهری.
فرکیانی ارجمند به درستی ریشه واژه رو مشخص کردند و من ازشون ممنونم
ساختار اقتصادی
سازمان سیاسی
سنن اخلاقی
بسط فرهنگ و هنر
اگه میدونستید که هم خانواده یعنی چه، . .
اینایی که شما نوشتید ارتباطی ندارن با تمدن
( هگمتانه و. . . رو میگم
این واژه ایرانی است و با واژه میدان هم خانواده است و همچنین با واژه هگمتانه.
اشتباه بزرگی که در موضوع تمدن اسلامی صورت گرفته آن است که تمدن اسلامی عربستانی را با آن یکی دانسته اند در حالی که تمدن اسلامی با ورد خود در فرهنگ و تمدن های دیگر شکل دیگری را نشان داده است
تمدن اسلامی همانند آبی است که درختان متعددی را آبیاری کرده و هر درخت ثمره خود را داده است تسقی بماء واحد
... [مشاهده متن کامل]
این تمدن در ایران ، مصر، اندلس ، یمن، با آنکه اصل عربیت از آنجا بوده خود را به شکلی دیگر نشان داد
با هیمن بیان تمدن اسلامی با تمدنی که پیامبر در مکه و مدینه پیاده کرد متفاوت است زیرا همچنانکه عرض شد هر گروهی در برخورد با آن ثمره خود را نشان می دهد و پیامبر به تعبیر قرآنی بلسان قومه بیان می کردند
محقق در این باب کسی است که در فهم قران و روایات و متون تاریخی ، تمدن خالص اسلامی را از فرهنگ آن زمان جدا کند و با فرهنگ زمان خود تطبیق دهد
تمدن اسلامی نیز از همین مقوله است ابتدا باید خالص را از ناخالصی ها جدا کرد سپس پیاده نمود و غیر از این هر کاری و هر بداشتی سلیقه ای و غلط خواهد بود
Ralph Waldo Emerson می گوید: \\ سنجش درست و راستین شهریگری سرشماری و اندازه گرفتن شمار مردمان یا بزرگی شهرها , همچنین تراز و پیمانه تمامی برداشت کشاورزی نیست ونکه این است که چگونه بتوان کشور یا سرزمین
... [مشاهده متن کامل] را پیش برد. // مدرنیزه کردن و مدرن بودن یک کشور از دیدگاه من سنجشی برای اندازه گرفتن شهریگری است و این با نو آوری و نو آفرینی ها انجام می گیرد و سبب می شود که همبودگاه با شتابی بیشتر از آنکه مردم آن بتوانند با آن راه بیفتند پیش رود. ساختن پلها و تونلهای زیر زمینی در رو و زیر آب آسمانخراشها ماشین های بسیار پیچیده و تکنولوژیهای فرگشته evolutionary از چیزهایی است که می شود نام برد. در آلمان آدم روا دارد آنچه می اندیشد بگوید و یا روی کاغذ بنویسد و بهتر بگویم اندیشه آزاد است. آنکس که پدید آورنده است دارای اندیشه ایست که پیش رو است و از زمان خود گامها جلو تر است. آلمان را سر زمین اندیشمندان و نو آفرینان نیز می گویند چون سرمایه آن در سر های مردم آن است و آنرا با بهایی بیش از گنج می خرند. در این کشور جدا از زغال سنگ کان زیر زمینی دیگری هستی ندارد. زغال سنگ در industrial revolution انرژی پیش برنده آن بود که آن دگرگونی در اروپا ابتدا در شهر منچستر انگلستان آغاز شد و آلمان از این ماده سنگواره ایی در نیروگاههای برق خود کار بری می کرد ولی چون پس از سوخت آن دی اکسید کربن زیاد به اتمسفر می فرستد همان Co2 Emission به این یاد آنرا کم کم کنار می گذارد و نیروگاههای برقی ئیدروژنی که در حال ساخت هستند جای آنها را خواهند گرفت. آلمان پس از ترکیدن نیروگاه اتمی در فوکوشیمای ژاپن بر آن شد نیروگاههای اتمی خود را کنار بگذارد و تا پنج سال دیگر همه را خاموش خواهد کرد و جای خود را به نیروگاه ئیدروژنی می دهند که بسیار بی آزار آست و پس از سوخت تنها آب به هوا می دهد. پروژه جوشش هسته ایی هم اکنون با همکاری فرانسه در حال انجام است و در چند سال آینده از آن بهره برداری خواهد شد و انرژی با جوشش ئیدروژن که از آن هلیم بدست می آید آزاد خواهد شد. درست مانند واکنشی که در خورشید انجام می گیرد و آشغال اتمی هم مانند اورانیم ندارد. بد نیست که بدانیم نو آوری در آلمان چگونه خریداری می شود. آنچه از نزدیک دیده ام می نویسم: در آلمان اداره ایی است که می توان در آنجا نو آوری را به نگارش در آورد و در شهرهای بزرگ شاخه دارد و به آلمانی به آن Deutsches Patent - und Markenamt می گویند. به آنجا که می روی مانند دکان نانوایی پر آمد و شد است. روزیکه در آنجا بودم مردی را دیدم که نوشته های چاپ شده در دست داشت و سگی هم همراه اش بود. می شد گمان کرد که او روشی را برای یاد گرفتن بهتر سگها پدید آورده بود. دیگران مانند من آنچه ساخته بودنند توی کیسه پنهان کرده و با نوشته های خود به آنجا آمده بودنند. نو آفرینی را به یک نمایند Lawyer می دهی او تست می کند آیا کار می کند یا نه پس از آن باید پنج هزار یورو به حسابی واریز کرد تا او در آرشیو نگاه کند که آیا آن نو آفرینی را یکی از پیش ساخته یا نه؟ پس از چهار هفته جواب می آید اگر نگاشته شده بود آنوقت می توان آنرا به یک شرکت فروخت!
در زبان کردی هم واژه ی culture به صورت کلتوور از دو بخش کل و توور به وجود آمده و به معنای فرهنگ میان مردم می باشد
شهرنشینی. مدینت . فرهیختگی
تمدن زیر بنای فرهنگ و فرهنگ روبنای تمدن است. کیهان و طبیعت و واقعیت قبل از انسان به وجود آمده یا آفریده شده اند و سپس در یک مقطع تکاملی در پهنه این زمینه واقعی موجودی پیچیده مثل انسان پا به عرصه وجود گذاشته است. از همان آغاز پیدایش انسان بطور مدام وارد عمل و عکس العمل با واقعیت موجود شده است و واکنش همیشه دو گونه بوده است ؛ یکی ذهنی و نظری و دیگری عینی و عملی . در روند تکاملی تصاویر واقعیت در ذهن انسان از طریق حواس پنجگانه منعکس گردیده و از طریق قوای ادراکی حسی و فهمی و عقلی با ابزار های احساسات و افکار و خیالات و اوهامات، باز پرداخت گردیده و به تدریج مجموعه وسیعی از تولیدات ذهنی را به وجود آورده است که آنرا فرهنگ می نامند. به زبان یونانی فرهنگ را cultur می نامند. تلفظ آلمانی این کلمه " کول تور " یا " کُل تور " و تلفظ انگلیسی آن " کالچر " می باشند. تور به زبان انگلیسی و آلمانی و فارسی به معنای سفر می باشد و معنی کُل به زبان فارسی برای فارسی زبانان آشکار و پیداست. در گذشته ها این واژه را مترادف با کشت و زرع و پروش سبزیجات و صیفی جات و غلات و میوه جات میدانسته اند. اما امروز میتوان در کنار مجموعه اعتقادات و باورها و دانش و فن و هنر و ارزش ها و اسطوره ها و حماسه ها به آن معنای کلی تری بخشید : سفر کل.
... [مشاهده متن کامل]
کشتی یا صفینه این سفر در حال حاظر کره زمین است و برای کلیه موجودات خود کیهان می باشد و کشتی بان و فرماندار صفینه نه نوح است و نه روح و نه جان و نه روان بلکه فهم و عقل کیهانی که ذره ناچیزی از فهم و عقل کل بیکران و بی پایان خداوند. درمورد زیربنا و روبنا بودن می توان اشاره به این حقیقت نمود که اگر سرما و باران و تگرگ و برف و بوران و طوفان وجود نداشتند، انسان در سیر و سلوک فرهنگی خویش به سوی کمال، مجبور به غار نشینی و احداث آلونک های سنگی و خانه ها و کلبه ها و کوخ های گلی و کاه گلی نمیشد. در اینجا میتوان این سوال ساده را طرح نمود: آیا فرهنگ سبب شد که انسان یک قدم بزرگ تکاملی بردارد و کوره های آجرپزی؛ به زبان سومریان باستان ( زیکورات یا کوره های زنده ) را احداث نماید و در آنها خشت خام را به پزد و تف دهد و آنها را در مقابل باران و باد و بوران مقاوم سازد یا مقوام نبودن کوخ های گلی در مقابل حوادث طبیعی ؟ این سوال را در رابطه با زیربنا و روبنا بودن در عصر جدید جامعه ایران میتوان چنین طرح کرد: آیا تخریب خانه های گلی و فراوان روستایی و دوباره سازی آنها با مسالح مدرن از قبیل بتون آرمه اولویت دارد یا تبلیغ و ترویج " امر به معروف و نهی از منکر دینی " که کل فرهنگ جامعه را دربر گرفته است؟
آیا تبدیل نیروی باد به انرژی برق که ساده ترین، مفیدترین و ارزانترین تکنولوژی است ، باید اولویت پیدا کند یا سماجت روی انرژی هسته ای تحکیم گردد؟ آیا جدا نمودن دختر و پسر از همدیگر از دوران کودکی تا دوران پیری و کهولت برای تکامل جامعه و بلوغ فهم و عقل مشکلتر و پرهزینه تر و دست و پاگیر تر است یا ادغام آنها درهم ؟ و صد ها سوال منطقی و معقول دیگر. عقل انسان در طول تاریخ از این استعداد منفی برخوردار بوده است که ریشه خودرا بطور کلی از واقعیت قطع کند و کاخ ها و قصر های خیالی و اوهامی احداث نماید و سقف و برج آنها را در افق های دور دست در ابر های قطور اوهامات محو نماید و در درون آن ابر ها با موجوداتی اوهامی از قبیل ملائکه یا فرشتگان و خدایان و بعد ها خدای واحد و یگانه غیبی دینی روبرو گردد و پس از بازگشت از عرش و فرود آمدن روی فرش سفت و سخت واقعیت، خودرا به ستایش و نیایش و پرستش آن موجودات مشغول نماید.
تمدن تمایل تمایلات اینا میشن💥💥💣💣👻
نام نخست شهر همدان را اَمَدانه یا آمادی و برخی دیگر هانگماتانا یا هاکاماتانا میدانند که دومی را محل اجتماع معنا کرده اند بدان سبب که لپز ( لفظ ) آن به واژه انجمن ( هنگامن ) نزدیک است.
ولی باید دانست که هر دو نام بالا یک معنا میدهند و آن �خاک مادان� یا �سرزمین مادها� است زیرا ساخته شده اند از ها یا آ یا اَ یا هاک به معنای خاک earth ومدانه یا مادی یا ماتانا که همان مادها یا مادان باشد ( *همدان=ها مدان ، آمادی =آ مادی ، اَمَدانه=اَ مدانه ، هاکاماتانا = هاک ماتانا ) .
... [مشاهده متن کامل]
مدن یا مدانه یا مادی سپس ریشه واژگان مدنی و مدینه و تمدن و مدنیت شدند از آنرو که همدان یا �شهر/پایتخت مادها� یک شهر باشکوه و نمونه عالی شهرنشینی بود. هر چند که تمدن ریشه ی پارسی دارد ولی میتوان بجای تمدن از لغت �شارینِش� بهره برد.
*پیرس: Persian - Pahlavi Words in the Holy Quran by Prof. M. S. Tajar
این واژه عربی است واژه های بسیاری در فارسی است که میتوان جای آن گذاشت ، مانند شهرایین
واژه های جایگزین خوب است که ناآشنا باشند نا آشنا
مجموعه دستاوردهای مادی ومعنوی = تمدن.
دستاوردهای معنوی به تنهایی = فرهنگ
پیشرفت همه جانبه، ابزار بهره مندی انسانها از همه ی ظرفیتهای مادی و معنوی که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است
شهرمندی -
( مدنیت )
شهرمند= متمدن ( سیویلیزه ) ، بر پاد بربر و بیابانی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)