تماس

/tamAs/

    contact
    touch
    impact
    tengency

فارسی به انگلیسی

تماس از یک طرف
abutment

تماس پیدا کردن
touch, to contact, to get into contact

تماس تلفنی
call

تماس حاصل کردن
meet

تماس داشتن
to be in contact or touch

تماس داشتن با
contact

تماس سطحی
brush

تماس گرفتن
liaise

تماس گرفتن با تلفن
reach

تماس کم پیدا کردن با یکدیگر
kiss

مترادف ها

impact (اسم)
ضربه، اصابت، ضربت، ضرب، تماس، اثر شدید

osculation (اسم)
برخورد، بوسه، تماس، اشتراک صفات

communication (اسم)
علاقه، ارتباط، معاشرت، مخابرات، مکاتبه، مخابره، ابلاغیه، تماس

contact (اسم)
اتصال، برخورد، مخابره، تماس، قباله

contiguity (اسم)
مجاورت، نزدیکی، برخورد، وابستگی، تماس، ربط

tangency (اسم)
تماس، حالت مماس، حالت جیبی

contingence (اسم)
رابطه، تماس

going-on (اسم)
نزدیکی، نزدیک شدن، تماس، ادامه

پیشنهاد کاربران

Etymology
Borrowed from Arabic تماس ) tamāss ( .
Pronunciation
• ( Classical Persian ) IPA ( key ) : [ta. 'ma:s]
• ( Dari, formal ) IPA ( key ) : [t�. md:s]
[more ▼]
• ( Iran, formal ) IPA ( key ) : [t�. mp:s]
English Wikipedia source
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم.
پس واژگان "پیوندش، آوندش، پسوندش، پیشوندش" نیز ساخته می شوند.
گرچه دوتای پایانی بی مینه ( =بی معنی ) هستند!
...
[مشاهده متن کامل]

ولی برابر هر کدام آشکار است:
پیوندش=تماس، ارتباط برقرار کردن
آوندش=دلیل آوردن، استدلال، دلیل آوری
همچنین نو واژه هایی میتوان ساخت:
نِوَندِش=اصیل شدن، ریشه دار شدن، اصالت پیدا کردن
نِوَندی=اصالت
نِوَند=اصیل، اصل
پس با بکار بردن از "وَند" و ساختن "وَندِش، وَندیدَن" از آن می توان واژه های بسیاری از آن ساخت.
اگر واژه های بیشتری میتوان ساخت، به من آگاهی رسانی کنید.
بِدرود!
افزودنی:واژه "وند" برابر "بَند" نیست. این دو را با هم قاطی نکنید.

از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم.
پس واژگان "پیوندش، آوندش، پسوندش، پیشوندش" نیز ساخته می شوند.
گرچه دوتای پایانی بی مینه ( =بی معنی ) هستند!
...
[مشاهده متن کامل]

ولی برابر هر کدام آشکار است:
پیوندش=تماس، ارتباط برقرار کردن
آوندش=دلیل آوردن، استدلال، دلیل آوری
همچنین نو واژه هایی میتوان ساخت:
نِوَندِش=اصیل شدن، ریشه دار شدن، اصالت پیدا کردن
نِوَندی=اصالت
نِوَند=اصیل، اصل
پس با بکار بردن از "وَند" و ساختن "وَندِش، وَندیدَن" از آن می توان واژه های بسیاری از آن ساخت.
اگر واژه های بیشتری میتوان ساخت، به من آگاهی رسانی کنید.
بِدرود!

هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی
.
گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش زدن
معنی: در تماس بودن، پیوند داشتن، لمس کردن، هَموندی ( هَماوَندی ) ، برخورد کردن، خوردن به چیزی، به هم رسیدن ( وصل شدن ) ، دیدار کردن ( ارتباط گرفتن ) ، بَرماس ( پَرماس )
...
[مشاهده متن کامل]

می توان به جای واژه انگلیسی "contact" از واژه "هَمگَرزه، هَمگَرزِگی" بهره برد!
.
شایست ناشایست، فَرگرد ( فصل ) 2، بند60:
hamrīt ān bawēd ka tan abāg nasā ham - garzag bawēd, ud petrīt ān kē abāg ān kē pad nasā pahikōft ham - garzag bawēd, ud az ham - garzagīh ī abāg ōy ī yāzdahom ham - gōnag petrīt ōh kunēd
معنی: هَمریت ( سرایت بیماری ) آن باشد که تن با نَسا ( لاشه، مُردار ) ، "هَمگرزه ( در تماس ) " شود و پَتریت ( تنگی نفس ) آن [باشد] که با آن کس که با نسا ( جَسَد ) برخورد کرد، "همگرزه" شود ( به آن بیماری بِرِسَد ) ؛
و از "هَمگرزگی ( لمس ) " با آن ( پَتریت ) ،
کس ( شخص ) یازدهم، همان گونه[شخص] پَتریت شود ( تا یازدهمین کس هم، از آلودگی هوا یا تنفسی آن، بیماری می گیرد! )

منابع• https://www.parsigdatabase.com/• https://www.parsigdatabase.com/surf?lang=Fa• https://www.parsigdatabase.com/search?lang=Fa
تلفن، صحبت، زنگ زدن ( تلفن )
واژه ها لمس و تماس از واژه ها پرماس و مالش گرفته شده اند و تازی شده هستند به واج ها یکسان و هماهنگ تماس و لمس با پرماس و مالش نگاه کنید به درستی گفتار من خواهید رسید
این واژه تماس عربی از ریشه التماس می رسد که عربی است پارسی واژه تماس واژه پرماس می شود.
پرماسیدن.
هماوندی
واژه ی �هماوندی� را همچنین بجای واژه ی از ریشه عربی �ارتباط� و �مرتبط بودن . . . � نیز می توان بکار برد.
نمونه ها:
من با او هماوندم ( در تماسم ) .
این دو جستار با یکدیگر هماوندند ( �مرتبط هستند� یا �ارتباط دارند� ) .

کنتاکت

بپرس