تلنبار

/talanbAr/

    bank
    heap

فارسی به انگلیسی

تلنبار کردن
agglomerate, heap, mound, pile

پیشنهاد کاربران

pile up
افسوسانه برخی وریشه یابی انجام نمیدهد
دوستان دقت کنید
انباشت =انب اشت = هم هشت ( هست شدن یا وارد شدن یا قرار دادن ) = روی هم قرار دادن
بهشت = هست شده یا قرارگاه ( مقرری = هست شده ) =>قرارگاه یا مقرری زیبا
...
[مشاهده متن کامل]

=> انبار = انب بار = هم بار => بار را اگر از واژه باریدن بدانیم و باریدن را از واریدن یعنی وارانه رو از بالا به پایین پس انبار یا همبار = روی هم وارونه شده => تلنبار =
تل انب بار = تل ( به تل یا تال یا دال ( دالان ) رجوع شود ) در تال لاتین یعنی بلند و انبار هم یعنی روی هم وارونه شده ( قرار گرفته ) => تلنبار یعنی خیلی بلند و زیاد روی هم چیده شده

تلنباریدن.
م. ث
این ها رو روی هم اینطوری نَتَلنبار.
انبار، جمع، انداخته، بالاآمده، تجمیع، ریخته

بپرس