تلمذ

/talammoz/

    discipleship
    pupilship

فارسی به انگلیسی

تلمذ کردن
study

مترادف ها

studentship (اسم)
مستمری، شاگردی، تلمذ

apprenticeship (اسم)
شاگردی، تلمذ، کاراموزی

pupilage (اسم)
تلمذ، مرحله شاگردی، دوره شاگردی

pupillage (اسم)
تلمذ، مرحله شاگردی، دوره شاگردی

پیشنهاد کاربران

یاد گیری و علم آموزی
شاگردی. . .
طلبه شدن. . .
_________
برای مثال _
استاد، پیشترمن درتلمذشما آموختم دانسته هایم را
《 پارسی را پاس بِداریم》
تَلَمُذ
با دُرود
واژه ای اَرَبی که شایَد ریشه اَش پارسی باشَد !!!
سِتاکِ سه تاییِ لَمَذَ دَر ریختارِ تَفَعُّل
به گُمان بَرایِ این که ریشه سه تایی باشَد واتِ ذ را با لَم اَفزوده اَند : لَمَذَ
...
[مشاهده متن کامل]

بَر این پایه لَم ، هَمانَندِ لِم دَر پارسی ست که مانِسته با learn بی واتِ r یَنی : lean می شَوَد.
بایَد دَر این فِتاد ( مورِد ) بیش تَر پَژوهیده شوَد.
با سِپاس!

دانش کسب کردن ، شاگردی کردن
شاگردی کردن ، علم آموزی

بپرس