تلمبه

/tolombe/

    air pump

فارسی به انگلیسی

تلمبه امشی
imshi sprayer

تلمبه تنفسی
suction - pump

تلمبه چی
pumpman, pumper

تلمبه خانه
pump-house, pumping station

تلمبه زدن
pump, to pump

تلمبه زن
pumper

تلمبه ضغطه ای
force-pump

تلمبه گرمایی
heat pump

تلمبه گریس کاری
grease - gun, grease gun

تلمبه مکشی
suction pump

تلمبه مکنده
suction pump, vacuum pump

مترادف ها

ram (اسم)
دژکوب، قوچ، کلاف، کلوخ کوب، تلمبه، گوسفند نر

pump (اسم)
تپش، تلمبه، تلمبه زنی، صدای تلمبه، تپ تپ

پیشنهاد کاربران

تلمبه از واژه تلمب که مشکسر گشاد آویزان بر سه پایه است وباچوب چهارپره دسته دار داخل آن میزنند تا کره بدهد
واژه تلمبه
معادل ابجد 477
تعداد حروف 5
تلفظ tolombe
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [ترکی، مٲخوذ از فرانسوی: trompe]
مختصات ( تُ لُ بِ ) [ تر. ] ( اِ. )
آواشناسی tolombe
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
واژگان عامیانه
بادکار، بادکُن، بادگر
تلمبه = از واژگان بسیار کهن ایرانی ست که از ریخت زیر ساخته شده است
تل مبه = تل مبه ( امبه ) = تل انبه = > تل به چم جمع شدن و انبه = انباشته = انبار شده=>
تلمبه = بسیار انباشته شده / واژه تلمبار یا تلنبار هم از همین جا آمده / واژه تل سر هم شاید از همینجا امده که مو هارو جمع میکند
...
[مشاهده متن کامل]

واژه تلم ( دستگاه تلم زنی ) که برای تبدیل شیر به فراورده های اونه هم از همینا امده
تل 5 با 2 = 7

متواتر ( پی در پی )
پمپاژ

بپرس