هم آمیزی
Consolidation
( اصطلاح مالی )
تلفیق از واژه فلق سوره مبارکه فلق مشتق شده است که شکافتن نور خورشید سیاهی شب را و ترکیب مرکب سپیدی نور پیش از طلوع که در اصل از شعاع خورشید گرفته شده با سیاهی شب که عموم آنرا ترکیب گرگ و میش می نامند پس
... [مشاهده متن کامل] در اصل تلفیق ترکیب و مختلط دو جنس متضاد است و افق آبستن خورشید از این آمیزش است که باز دقایقی خورشید در کرانه شرق متولد میشود
آمیزش یا ادغام کردن
در هم آمیزی ( در هم آمیختن ) / به هم دوختن / سرِ هم کردن / سرِ هم آوردن
نمونه ها:
ــ با واگرایی هرچه بیش تر سیاسی در حاکمیت زورگو و زورشنو، جابجایی و درهم آمیزی هر دو گزینه در شرایط گوناگون زمانی و مکانی نیز امکان پذیر است.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2011/12/blog - post_305. html
ــ این دو ( گزینه، جستار و . . . ) با هم دوختنی نیست ( این دو با هم تلفیق نمی شود. / این دو با هم تلفیق شدنی نیست. )
ــ دوغ و دوشاب را سرِ هم نکن! شدنی نیست. / باز هم که سفسطه بافتی و راست و دروغ را سرِ هم آوردی؟!
در آغوش گرفتن
آمیختن، آمیزیدن، آمیزیدگی، آمیختار، آمیزمان، آمیختمان، آمیزیدمان، آمیزاندن، آمیزانیدن، آمیزندگی، آمیزاندگی،
آمیزانیدگی، آمیزندگی، آمیزانندگی
در هالند و حالت جماد واده و ماده:
تنیده = تلفیق
در هالند و حالت مایه و مایع
آمیخته = تلفیق
ترکیب ودرهم آمیزی ( به این اوصاف که از ترکیب ودرهم آمیزی دوشی شی سوم وجود پیداکند )
شائبه
ربط
پیوند
ترکیب
با هم آوردن؛مرتب کردن؛در هم آمیختن
امیختگی والفاق دو قسمت
به هم پیوند دادن به هم وصل کردن به هم دوختن
لَفَّق . تلفیقا. شقتین یا الثوب دوشقه لباس را به هم تلفیق کرد و به هم دوخت.
دوشقه پیراهن را به هم وصل کرد
یکدست کردن، یکنواخت کردن
درهم تنیدن، درهم آمیختن، یکپارچه کردن
درهم آمیزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)