تلسکوپ

/teleskop/

    telescope

فارسی به انگلیسی

تلسکوپ انکساری
refracting telescope

تلسکوپ ایینه ای
reflecting telescope

تلسکوپ بازتابگر
reflecting telescope

تلسکوپ بازشکن
refracting telescope

تلسکوپ نوری
reflecting telescope

تلسکوپ کوچک
spyglass

پیشنهاد کاربران

#۳:
افراد تازه وارد یا کلاس اولی ها یا ناشی یا ترم سال اول یا فکرمیکند خودش همه چیزدانا هستند یا. . .
این دوربین نجوم را ( تلسکوپ ) میخرند و تصویر سیاره مشتری را با این وضوح، حد اقل، عکسشو با گوشی ۲میگ پیکسلی. . . بگیرند!
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
دیدن درست وراست حقیقت را؛
حداقل به وسیله وابزار دقیق و درست وپول کافی و علم کافی وتجربه لازم وازهمه مهمتر آدم درستشه که ذهن آزاد وپاک داشته باشد.

تلسکوپتلسکوپ
تلسکوپ ( Telescope ) ابزار اپتیکی برای مشاهده و مطالعه اجرام آسمانی دور .
اختربین
فضابین
کیهان پرداز.
کیهان نما
در اینباره اگر از " دیدن" بخواهیم واژه ای بیابیم، از آنجایی که با میکروسکوپ " چیزهایِ کوچک و خرُد دیده می شود" و با تلسکوپ "چیزهایِ درشت و کلان دیده می شود":
کَه : پیشوندِ کوچکی
مَه: پیشوند بزرگی
...
[مشاهده متن کامل]

پس می توان گفت:
میکروسکوپ : کَهبینَک ( کَه. بین. َک ) یا کَهبینه ( کَه. بین . ه )
تلسکوپ : مَهبینَک ( مَه. بین. َک ) یا مَهبینه ( مه. بین. ه )
اگر با " نمودن/نماییدن" میخواهیم واژه بسازیم ( "نماییدن" واژه ای درخورتر است ) ، ازآنجاییکه میکروسکوپ چیزهای کوچک را بزرگ و تلسکوپ چیزهای بزرگ را کوچک می نمایاند، پس از واژگانِ زیر میتوان بهره برد:
میکروسکوپ : مَهنما ( مَه. نما )
تلسکوپ : کَهنما ( کَه. نما )

پیشنهادِ برابرواژه =
مِهبین {مِه ( بزرگ ) بین ( دیدن ) } =
Macroscope
کِهبین {کِه ( کوچک ) بین ( دیدن ) } =
Microscope.
دوربین بسیار بزرگ دارای یک یا چند عدسی و آیینۀ مقعر که و با آن اجسام دور و ستارگان را می بینند
تلسکوپ
سپهربین ، فَرابین ، دوربین ، ستاره بین
[telescope]
tele:تله؛ پیشوند ی به معنای دور یا با فاصله
scope :اسکوپ؛ پسوندی به معنای نما یابین.
کیهان بین
دورنگر
سپهر نما
آسمان نما

سپهر نگر
آسمان یاب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)