تلخ وش. [ ت َ وَ ] ( ص مرکب ) تلخ گونه. تلخ مانند. و کنایه از شراب از جهت تلخیی که در آن است : آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من قبلة العذارا. حافظ. رجوع به تلخ و ترکیبات آن شود.
در پهلوی تخل بوده که در پارسی نو به تلخ دگردیسیده.