تقویم کردن


    appraise
    assess
    values
    to appraise
    to assess

مترادف ها

appraise (فعل)
تخمین زدن، ارزیابی کردن، دید زدن، تقویم کردن

apprise (فعل)
مطلع کردن، تقویم کردن، اگاهی دادن، براورد کردن، قیمت کردن

apprize (فعل)
مطلع کردن، تقویم کردن، اگاهی دادن، براورد کردن، قیمت کردن

evaluate (فعل)
ارزیابی کردن، تقویم کردن، قیمت کردن، سنجیدن، چیزی را معین کردن

assess (فعل)
تعیین کردن، تقویم کردن، تشخیص دادن، بستن، مالیات بستن بر، جریمه کردن، بر اورد کردن

پیشنهاد کاربران

ارزش ریالی در دعاوی مالی
ارزیابی ارزش پولی یک سهم ( در حقوق تجارت )

بپرس