تقوا

/taqvA/

    piety
    piousness

مترادف ها

piety (اسم)
پارسایی، تقوا، تقوی، خداترسی

pietism (اسم)
پارسایی، پرهیزگاری، تقوا، تقوی

virtue (اسم)
پرهیزگاری، حسن، عفت، پاکدامنی، پرهیزکاری، تقوا، تقوی

پیشنهاد کاربران

بنام خداوند سبحان
تقوا یا همان تقوای الهی ، به مجموعه ای از اعمال ودستورات خداوند تقوا می گویند ، من وقتی کاملا قرآنی بشوم یعنی به تمام دستورات خدا عمل کرده ام که همان چنگ زدن به ریسمان الهیست ، تقوا یعنی از صفر موقع تولد به صد رسیدن یعنی خدایی شدن و انسان وقتی خدایی شد ، آنوقت تمام کائنات صدای جیغ شیطان را خواهند شنید که می بیند انسانی به مبارزه با او برخاسته است
...
[مشاهده متن کامل]

تقوا یعنی شرم از خداوند متعال و توجه به خدا در ذهن انسان
پروا
پرهیزگاری
تفاوت تقوا و ورع: تقوا از ریشه وقی به معنای پرهیز و حفاظت شدید است. انسان متقی کسی است که از گناه بپرهیزد، ورع از تقوا هم بالاتر است زیرا در ورع انسان نه تنها باید از گناهان اجتناب کند، بلکه از شبهات و حتی گاهی از کارهای حلال و مباحی که ممکن است مقدمه ای شود برای داخل شدن به گناه، نیز دوری کند
خویشتن داری
از آلودگی ها دور بودن، به حق گرایش داشتن، نسک و عبادت، پاکی و خلوص
به معنی حبه انگور هم امده است
دوری حداکثری از عذاب
بنابر گفته دکتر سروش معنای تقوا ، شرم است
یعنی انسان شرم کند از خداوند
معادل تقوا در زبان پارسی پرهیزکاری است پس تقوا یعنی پرهیز از کاری که پروردگار آن را نهی کرده است
دوری از گناه هنگام مواجه شدن با آن
تقوا در اصل از ماده وقایه به معنی نگهداری یا خویشتن داری است و به تعبیر دیگر یک نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ می کند ، و در واقع نقش ترمز نیرومندی را دارد که ماشین وجود انسان را در پرتگاهها حفظ و از تندرویهای خطرناک ، باز می دارد .
لغت نامه دهخدا:
تقوا. [ ت َ ] ( ع اِمص ) پرهیزکاری و ترس از خدا. ( از ناظم الاطباء ) . تقوی.
خدارا قبول داشتن انجام دستورات خداوند
righteousness
از آنجایی که واژه تقوا در زبان تازی مانیکی فراگیرتر و گسترده تر از انگاره پرهیزکردن دارد و گاهی سویه بایدها را هم در کنار نبایدها دربر می گیردپیشنهاد می کنم از واژه خویشتن داری ( پاییدن جان و خویشتن خویش در برابر بایدها و نبایدهای پنداری، گفتاری و کرداری ) که دربرگیرندگی و فراگیری بیشتری دارد بهره ببریم
...
[مشاهده متن کامل]

سپاسگزارم

تقوا یعنی خدا را حاضر و ناظر اعمال خود دانستن، ترسیدن از خدا و امید به رحمت او داشتن، ، بدانی که خدا داره نگاه میکنه یعنی همان آفریدگار جهان، آیا کسی جلوی ی آدم معمولی کار خطا ازش سر میزنه ، حالا همه ما در منظر خدا قرار داریم ، ، ، ، ، ، ، ، ،
پارسایی
تقوای الهی یعنی" در مسیر الهی قرار گرفتن" ، یا ایها الذین امنوا اتقواالله یعنی ای کسانیکه ایمان آورده اید "در مسیر الهی " قرار بگیرید . " مسیر الهی" یعنی پرهیز از گناه، اطاعت از خدا ، حضور خدا در قلب ،
...
[مشاهده متن کامل]
حاضر دیدن خدا در همه جا و در هر کاری ، فقط از خدا ترسیدن ، فقط به خدا امید داشتن انشاالله همه انسانها در "مسیر الهی" قرار بگیرن .

A به منظور اینکه خودش را در برابر صدمه و آسیب احتمالی ، C حفظ نماید ، B را در بین خودش و C قرار دهد. این موضوع با مثال واضح تر میشود. در میدان جنگ اگر شخصی برای جلوگیری از اصابت نمودن شمشیر دشمن، سپر خود را مابین خودش و شمشیر دشمن قرار دهد ، میتوان گفت او متقی است و تقوای شمشیر دشمن اش را دارد. این شخص حتی اگر در هنگام مواجه شدن با شمشیر دشمن ، بتواند از فنون رزمی استفاده نموده و مثلا جاخالی بدهد ، هم میتوان گفت خودش را حفظ کرده و متقی است. حتی اگر به دشمن پشت کرده و از میدان جنگ فرار نماید و خطر و آسیب احتمالی برخورد شمشیر دشمن را از خودش برطرف نماید، حتی یک متقی است.
...
[مشاهده متن کامل]

اصل موضوع این است که شخص A برای اینکه متقی نامیده شود باید به هر وسیله و یا شیوه ای ، خود را از خطر آسیب احتمالی C , حفظ نماید.
در آیین کنفوسیوس و دایو چینی و به طبع آن در فنون رزمی ورزشهایی نظیر کونگ فو ، تقوا معنای عملی خودش را جالب به نمایش میگذارد. بهترین و امن ترین و آسوده ترین شیوه برای محافظت شخص، اصل پیشگیری از درگیری است. اما در صورت بروز درگیری ناخواسته، شخص باتقوا هنگام مواجه شدن با صدمات و ضربات خارجی، موقعیت بدنی اش را در حالتی قرار میدهد که این ضربات به او اصابت نکند و یا اگر ناگزیر مورد اصابت قرار گرفت ، نیروی خارجی مضر را نه تنها دفع نماید بلکه آنرا در جهت مخالف هدایت نماید. این اصل به نام اصل بی عملی یا Wu Wei می باشد.

تقوا یعنی مراقبت کردن ، کسایی که در عمل مراقبند
معانی متعدد دارد قبل از اسلام یکسری, معنی داشت در قرآن معانی دیگری یافت و بعد از آن تا به امروز تغییرات گسترده یافته است.
تحقیق جامعی در دانشگاه اصفهان در این خصوص صورت گرفته است
استاد دینانی می گوید: ریشه کلمه تقوا ؛ وقایه است که به این معانی بکار می رود : نگهداشتن _ حفظ کردن_ بازداشتن_ و . . . .
ترمز در مقابل گناه
شهید مطهری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس