error (اسم)ضلالت، غلط، اشتباه، سهو، خطا، خبط، تقصیر، لغزش، عقیده نادرستdelinquency (اسم)کوتاهی، تخلف، تقصیر، قصورoffense (اسم)توهین، حمله، رنجش، دلخوری، تجاوز، یورش، اهانت، گناه، بزه، تقصیر، لغزش، هجوم، قانون شکنیfault (اسم)چینه، گناه، اشتباه، عیب، نقص، خطا، تقصیر، نا درستی، کاستی، گسله، شکست زمین، حرجguilt (اسم)گناه، جرم، بزه، تقصیر، مجرمیتcrime (اسم)گناه، جرم، جنایت، بزه، تبه کاری، تقصیر، بدکاریrap (اسم)زخم زبان، تقصیر، صدای دق الباب، سرزنش سخت
تقصیر برابر کوتاهی و کمکاری و لغزش استتقصیرگویش:tagsirپارسی یا عربی یا انگلیسی:عربیبرابر پارسی:کوتاهی، کمکاری، لغزشخارج شدن از حد و حدود متعارف. .واژه تقصیرمعادل ابجد 800تعداد حروف 5تلفظ taqsirنقش دستوری اسمترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص م . ) آواشناسی taqsirالگوی تکیه WSشمارگان هجا 2منبع فرهنگ فارسی عمیدچیزی زیر سر کسی بودنتقصیر یعنی رفتار، خلاف رفتار انسان متعارفتو به تقصیر خود افتادی ازین در محروماز که می نالی و فریاد چر ا می داریحافظفاصلهکوتاهی سهل انگاریرفتار غیر متعارف.به معنای کوتاهی مو و ناخن در مراسم حجکوتاهی کردنکم گذاشتنگناهکوته گریاین واژه عربی است و پارسی آن واژه ی پهلوی ویناه می باشد . . . واژگان " کوتاهی" و 'کاستی" نیز مفهومی برابر با ' تقصیر' دارند و پارسی می باشند .مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)+ عکس و لینک