نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه🇸🇦
∆ ژیوش ⟡ ژیوش من برای این کالا بسیار است.
∆ خواهش ⟡ از تو خواهش دارم که به دیدارم بیایی.
∆ درخواه ⟡ درخواه مرا بپذیر.
∆ مهش ⟡ مهش مرا بپذیر.
... [مشاهده متن کامل]
∆ ژاست ⟡ ژاست مرا بشنو.
∆ خواست ⟡ او ز من کتابی خواست.
∆ جُست ⟡ دانش را با اشتیاق جُست.
∆ آرز ⟡ دیدار دوستش را آرزید / آرز کرد.
∆ آریدن ⟡ آرید کمک استاد را پذیرفت.
∆ نوشا ⟡ نوشا برای راهنمایی بیشتر آغاز شد.
∆ آسش ⟡ آسش پاسخ از دانایان مهم است.
" خواهان و رسان ":عرضه و تقاضا.
واژه کامست یا کامستن یا کامیستن در پهلوی برابر تقاضا و خواستاری میباشد
واژه تقاضا
معادل ابجد 1302
تعداد حروف 5
تلفظ taqāzā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: تقاضی]
مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص ل . )
آواشناسی taqAzA
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
ژایستن = تقاضا کردن، to demand
ژایش = تقاضا، demand
ژاینده و ژایندگان = متقاضی و متقاضیان
ژایسته = تقاضا شده
روش ساخت ⬇️
{در پهلوی ما �زایستن� و �زایش� را برای تقاضا کردن و تقاضا داریم. ولی چون در فارسی واژه زایش را به چم زادن داریم، بهتر است به جای �ز� از �ژ� بهره بگیریم. این �ژ� کردن �ز� پهلوی، روا است چرا که برای نمونه �ژاژ� فارسی هم در پهلوی �زاز� بوده است}
... [مشاهده متن کامل]
بن مایه: فرهنگ کوچک پهلوی، مکنزی
#پیشنهاد_شخصی
#پارسی دوست
Demand ( تقاضا ) - ژادش žādeš. در زبان پهلوی *ژستن - ژای zastan - zāy برابر با تقاضا—درخواست - سوال کردن و ژادش ( ژاد اِش ) نام واچ بُن آنست. ژستن در �خُجسته=خوش ژسته=تقاضای نیک� و�ژاده žādag=case مورد� به کار رفته است.
... [مشاهده متن کامل]
Demand ( تقاضا کردن ) - ژستن - žastan ژادیدن žādīdan
Demanded ( تقاضا شده ) - ژادیده žādīde
Demander ( تقاضا کننده ) - ژادنده žādande
Demandant ( متقاضی ) - ژستگار žāstegār
( تقاضا مند ) - ژادمند žādmand
( تقاضا مندی ) - ژادمندی žādmandī
( تقاضامندانه ) - ژادمندانه žādmandāne
Question ( سوال - درخواست ) - ژستال žastāl
Case ( مورد ) - ژاده žāde
*نزدگاه: فرهنگ واژگان پهلوی - مکنزی
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: وانْس vãns، اوسِن، اوسْیات usyãt ( اوستایی ) ، کَئیت ( اوستایی: کَئیتَ )