واژه تقاضا معادل ابجد 1302 تعداد حروف 5 تلفظ taqāzā نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: تقاضی] مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص ل . ) آواشناسی taqAzA الگوی تکیه WWS شمارگان هجا 3 ... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ واژه های سره فرهنگ فارسی هوشیار واژگان مترادف و متضاد
ژایستن = تقاضا کردن، to demand ژایش = تقاضا، demand ژاینده و ژایندگان = متقاضی و متقاضیان ژایسته = تقاضا شده روش ساخت ⬇️ {در پهلوی ما �زایستن� و �زایش� را برای تقاضا کردن و تقاضا داریم. ولی چون در فارسی واژه زایش را به چم زادن داریم، بهتر است به جای �ز� از �ژ� بهره بگیریم. این �ژ� کردن �ز� پهلوی، روا است چرا که برای نمونه �ژاژ� فارسی هم در پهلوی �زاز� بوده است} ... [مشاهده متن کامل]
بن مایه: فرهنگ کوچک پهلوی، مکنزی #پیشنهاد_شخصی #پارسی دوست
Demand ( تقاضا ) - ژادش žādeš. در زبان پهلوی *ژستن - ژای zastan - zāy برابر با تقاضا—درخواست - سوال کردن و ژادش ( ژاد اِش ) نام واچ بُن آنست. ژستن در �خُجسته=خوش ژسته=تقاضای نیک� و�ژاده žādag=case مورد� به کار رفته است. ... [مشاهده متن کامل]