probing (اسم)کاوش، تفحصresearch (اسم)کاوش، تحقیق، تفحص، جستجو، تجسس، پژوهش، تتبعdisquisition (اسم)مقاله، تحقیق، تفحص، جستجو
یوس🇮🇷 همتای پارسی: واپژوهی 🇮🇷این همه واژه برابر داره. بعد، مجلس مون هی دوست داره عربی بکار بگیرن. البته باید هم با واژه های عربی گفتگو کنن و بنویسن، چون نام مجلس سراسر عربیه. مجلسِ شورا : ) ) )جسنجو. تحقیق. باز پرسیپالیدندخالت در کار دیگریمعاینه کردناستفسار، بازجست، بررسی، پی جویی، تجسس، تحقیق، تفتیش، جستار، جست وجو، کاوش، کندوکاو، وارسی، پژوهیدن، جست وجوکردن، کاویدن، کندوکاو کردن، گشایش یافتن دل، خاطر، گشایشمیشه بررسی+ عکس و لینک