تفت

/taft/

    hot
    gardeners wicker basket
    frail

فارسی به انگلیسی

تفت دادن
sauté, saut

تفت سنج
pyrometer

پیشنهاد کاربران

در گویش اصفهانی تفت به معنای حجله ی مرگ است.
تفت:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " تفت" می نویسد : ( ( تفت در پهلوی در ریخت تپتtapt ، به بکار می رفته است به معنی گرم و تافته است و در پارسی ، چون قید ، در معنی تند و شتابان به بکار میرود. ) )
( ( به سان پزشکی پس ابلیس، تفت
...
[مشاهده متن کامل]

به فرزانگی ، نزد ضحّاک رفت ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 282. )

تکاپو

بپرس