تغار

/taqAr/

    kneading-trough
    deep earthen pan
    bin
    large
    earthen flowerpot
    wash-tub
    large earthen flower -pot
    vat

فارسی به انگلیسی

تغار مانند
tubby

مترادف ها

bin (اسم)
صندوقچه، لاوک، صندوق، انبارک، گردران، جازغالی، تغار، اخور

kit (اسم)
چمدان، سطل، تغار، بنه سفر، بسته لوازم، بچه گربه، توشه سرباز، اسباب کار

laver (اسم)
لگن، تغار، حوضچه، سنگاب، طشت

trough (اسم)
تغار، ابشخور، سنگاب

pan (اسم)
تغار، جمجمه، قاب، ماهی تابه، کفه، کفه ترازو، روغن داغ کن، گودال اب

پیشنهاد کاربران

بسلامتی در بخش پیشنهادات آقای سیریلیک فرمودند که در گویش کرمانی به تغار بزرگ میگویند تغار و بدینوسیله اصلاح مکنم فرمایش ایشان را البته به تغار کوچک تغار گفته می شد که در حال حاضر کشک ساب میگویند
ظرف سفالی ماست و دوغ و کشک
تغار به معنی اجسام تشت و کاسه ای شکل است و شبیه حرف U در انگلیسی میباشد.
در تحلیل تکنیکال به دره های قیمتی که شکل میگیرد و U شکل هستند، Trough میگویند که به فارسی میشود تغار.
تغار ، te ghaar ، کشمال ، ظرف سفالی که بلندی دیواره آن بلندتر از کشمال است وبرای نگهداری ماست استفاده می شود در حالیکه کشمال برای ساییدن کشک خشک با آب کار برد دارد ، گر چه در گویش شهر بابکی گاهی معادل هم بکار می روند ، که ضرب المثل قدیمی میگه ؛ کش میخوای تغارو ، شوور میخوای حصارو
لاوک . . . .
اجانه به پیاله و تغارک اطلاق میشود اما تغار تشت بزرگ است که گاهی یک انسان میتواند در آن بنشیند
در گویش کرمانی به ظرف بزرگ کشک مال گویند، تغارو
درمناطق کردستان ایران قبلا" واحد سنجش تغار بوده و هر تغار بسته به محل جغرافیایی منطقه فرق داردو برابر 4 یا 6 یا 8 پوت ( حدودا" 10 کیلوگرم ) می باشد .
اجانه
ظرفی که درآن کشک می سایند ومی خورند

بپرس