آلِشت:تعویض. عوض.
آلِشتی:عوضی. تعویضی.
تعویض کاری است که چیزی را به هر چیز دیگری دگرش دهیم.
پس می توان دگرش، دگرگونی، دگراندن را برابر هایش گرفت.
واژه تعویض
معادل ابجد 1286
تعداد حروف 5
تلفظ ta'viz
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص م . )
آواشناسی ta'viz
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
این واژه هند و اروپایی است :
در سانسکریت : अवस् avas
گهولِش= مبادله، معاوضه = گَهولیدن، ورتیدن
جای گزینی= تعویض= الشتن، ورتش، پَریال، ویاب، گورین، الش، ویکر، ویهار، ویپرین
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
نویسنده: امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی.
#آسانیک گری
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها:
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
تَعْویض/ تعویذ: این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. تعویض مصدر ( یا اسم مصدر ) وبه معنای "عوض کردن" است، اما تعویذ اسم است و به دعایی که می نویسند و معمولاً به بازو یا گردن می بندند اطلاق می شود.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱٠۸. )
گَهولیدن = تعویض کردن، معاوضه کردن
پس
گَهولِش = تعویض، معاوضه
بن مایه: لغت نامه دهخدا
الشتن از ریشه پهلوی، در زبان لری جنوبی نیز معنای تغییر کردن و تعویض شدن را می دهد
" ورتش " از بن ورتیدن ( معاوضه کردن ) .
الش ( alesh ) :هم اکنون در شهرستان فردوس کاربرد دارد
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ویکر vikr ( سنسکریت )
گورین ( کردی )
پَریال ( سنسکریت: پَرَیایَ )
ویاب ( سنسکریت: ویابهیچارَ )
ویپرین viprin ( سنسکریت: ویپَرینامَنَ )
ویپار ( سنسکریت: ویپاریَیَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)