تعظیم خفیفinclinationتعظیم و تکریمobeisanceتعظیم و تکریم چاپلوسانه کردنcrouchتعظیم و تکریم کردنhonorتعظیم کردنbow, curtsy, honor, to bow down, to do homage (to)
bow (اسم)سجود، قوس، کمان، تعظیمobeisance (اسم)تعظیم، تواضع، احترام، کرنشinclining (اسم)میل، تمایل، تعظیمcurtsey (اسم)تعظیم، ادب، احترامcurtsy (اسم)تعظیم، ادب، احترام
تَعظیم: زمان خم شدن به جلو چون عظام و ستون فقرات آدمی کج می شود برای همین به آن "تعظیم" گفته می شود.تعظیم: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:هنکر hankar ( اوستایی ) نماژ namāž ( پارتی ) نیسپا nispā ( پارتی: nispay ) کرنش ( دری ) فرانم farānam ( اوستایی: franam )کرنشدائما غفلت ز گستاخی دمدکه برد تعظیم از دیده رمد+ عکس و لینک