نفوذ، ترشح، افشاء، خروج، نشر، حلول، تعرق، فرا تراوش
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
تعرق فقط در گیاهان معنی دارد.
عرق کردن چیز دیگری است و هیچگاه شما نمی گویید تعرق کردم یا مثل این ها
.
عرق کردن چیز دیگری است و هیچگاه شما نمی گویید تعرق کردم یا مثل این ها
.