تعرض

/ta~arroz/

    aggression
    offense
    offensive
    offensiveness
    molestation
    expostulation

فارسی به انگلیسی

تعرض نظامی
push

تعرض کردن
to make an attack, to molest, to object

مترادف ها

attack (اسم)
حمله، تجاوز، یورش، تعرض، تاخت، تاخت و تاز، تکش، اصابت یا نزول ناخوشی

offensive (اسم)
حمله، یورش، تعرض

disturbance (اسم)
پریشانی، ناراحتی، اشوب، تعرض، اختلال، مزاحمت

harassment (اسم)
اذیت، ازار، تعرض، ستوه، بستوه اوری

invasion (اسم)
استیلاء، تعرض، تاخت و تاز، تهاجم، هجوم

remonstrance (اسم)
اعتراض، تعرض، سرزنش، نکوهش

پیشنهاد کاربران

دست درازی
تعرض ( به انگلیسی: Assault ) بر اساس تعریف کامن لا ( قانون مصوب سال ۱۰۶۶ میلادی در انگلستان ) به عملی گفته می شود که باعث هراس فردی از آسیب قریب الوقوع یا حمله به فرد مورد نظر می شود.
تعرض
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/تعرض
درگیری با کتایون ریاحی
واژه تعرض
معادل ابجد 1470
تعداد حروف 4
تلفظ ta'arroz
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ عَ رُّ ) [ ع . ] ( مص ل . )
آواشناسی ta'arroz
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
Fannel
پیش دستی کردن و جرم خود مرتکب شده را بر گردن طرف مقابل انداختن یا در مواردی وارونه جلوه دادن جرم .
دست به دامن شدن
دست اندازی کردن ، دست اندازی
کشیده شدن به پرتگاه
به میدان آمدن
حالتی از اعتراض به خود گرفتن
حمله ی زبانی یا غیر زبانی به کسی همراه با اهانت
تعرض یعنی ضرر و زیان وارد شده به کسی را گویند
درگیری _ نزاع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس