تعاقب

/ta~Aqob/

    pursuing

فارسی به انگلیسی

تعاقب عبث
wild-goose chase

تعاقب کردن
to pursue, to chase, to follow

مترادف ها

pursuit (اسم)
تعقیب، دنبال، حرفه، پیشه، پیگرد، تعاقب

pursuance (اسم)
تعاقب

پیشنهاد کاربران

تعاقب: پشت سرهم آمدن.
تعاقب:[اصطلاح نظامی]عملی است آفندی ( تعرضی ) که علیه یک نیروی در حال عقب نشینی که در صدد قطع تماس می باشد ، انجام می‎گیرد.
دانشنامه دفاعی ( نحن صامدون )

بپرس