display (اسم)
تظاهر، نمایش، بیان، جلوه
feint (اسم)
تظاهر، وانمود، ظاهری، نمایش دروغی، حمله خدعه امیز
affectation (اسم)
تظاهر، تکبر، وانمود، ناز، ظاهرسازی
demonstration (اسم)
تظاهر، اثبات، نمایش، تظاهرات، دمونستراسیون
pretense (اسم)
تظاهر، ظاهرسازی، بهانه، ادعا، ظاهری، وانمودسازی
pretension (اسم)
مدعی، تظاهر، وانمود، ادعا، قصد، دعوی
ostentation (اسم)
ظهور، تظاهر، نمایش، خود فروشی، خود نمایی
simulation (اسم)
تظاهر، وانمود، ظاهرسازی، تشبیه، تقلید، شبیه سازی، تمارض
fakery (اسم)
تظاهر، وانمود، تقلب
make-believe (اسم)
تظاهر، وانمود، افسانه، قصه
semblance (اسم)
تظاهر، شباهت، قیافه، صورت ظاهر
preciosity (اسم)
تظاهر، تصنع، اداب دانی، گرانبهایی
prudery (اسم)
تظاهر، غری، کوته فکری، امل بودن
effusion (اسم)
ریزش، اضافه، تظاهر، فوران، جریان بزور
eyewash (اسم)
تظاهر، مایع چشم شویی
grimace (اسم)
تظاهر، ادا و اصول، دهن کجی، شکلک، نگاه ریایی