تطمیع پذیرbribableتطمیع شدنیvenalتطمیع نشدنیincorruptibleتطمیع کردنallure, bait, corrupt, entice, tamper, tempt, to allurتطمیع کردنیcorruptibleتطمیع کنندهtamperer
allurement (اسم)تطمیع، فریب، اغواlure (اسم)تطمیع، فریب، وسیله تطمیع، گول زنکbribery (اسم)تطمیع، رشوه، رشوه خواری، خود فروشی، ارتشاء، رشوه گیری، رشاء، پاره ستانیenticement (اسم)تطمیع، فریب، اغوا، بدام انداختن
به طمع انداختن به وسیله ی رشوه دادنشیوه ای است برای ترغیب کسی تا ب شما برای رسیدن ب هدفتان کمک کند. حراج - قرعه کشی - یکی بخر چندتا ببرنمونه هایی از فن تطمیع هستفریفتن. ب دام انداختنحریص+ عکس و لینک