تصور کردن


    conceive
    envisage
    envision
    expect
    fancy
    figure
    imagine
    picture
    presume
    think
    ween
    to imagine
    to conceive
    to suppose
    to think

مترادف ها

fancy (فعل)
پنداشتن، علاقه داشتن به، تصور کردن

imagine (فعل)
فرض کردن، انگاشتن، پنداشتن، تفکر کردن، تصور کردن، حدس زدن

trow (فعل)
اندیشه کردن، تصور کردن

fail (فعل)
سر خوردن، رد شدن، تصور کردن، شکست خوردن، موفق نشدن، قصور ورزیدن، ورشکستن، واماندن، در ماندن، خیط و پیت شدن، فروگذار کردن، عقیم ماندن

ween (فعل)
فکر کردن، تصور کردن، بر آن بودن

ideate (فعل)
فکر کردن، تصور کردن

conceive (فعل)
پنداشتن، فهمیدن، تصور کردن، ابستن شدن

visualize (فعل)
تصور کردن، تجسم کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن

پیشنهاد کاربران

♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_imagine
یا #to_envisage همگی به معنای تصور کردن یا تصویر کردنِ چیزی درونِ ذهن
ا↙️
#انوسیدن 👈 enusidan 👈 ان ( پیشوندِ فعل به معنای درون ) نوسیدن ( فعلِ برساخته از ریشه ی فعلِ �نوشتن� به معنای رسم کردن و طراحی کردن، بروید به #نوسیدن )
...
[مشاهده متن کامل]

🔺 نکته:
۱ - معنای #انوسیدن رویِ هم به معنای نوشتن یا رسم کردنِ چیزی درونِ ذهن است
۲ - حرفِ "ن" در آخرِ �اِن� با حرفِ "ن" در اولِ �نوسیدن� همآمیزی ( ادغام ) شده اند.
▪️مثال:
در بیابانی تاریک و دلهره آور بر زمینی نمناک نشسته بود، با این حال می اِنوسید ( تصور می کرد ) که راهی که برگزیده دریچه ای به سوی خوشبختی در برابرش خواهد گشود.
🔺توجه:
🔹 #imagination
🔹 #انوسه
یا: #انوسش ( تصور )
▪️مثال:
۱ - او هرگز داستان نویسِ خوبی نمی شد، زیرا اِنوسه ی ( توانِ تصور و خیال پردازیِ ) خوبی نداشت.
🔺نکته:
کاربردِ "اِن" یا "اَن" به معنای درون در زبان فارسی پیشینه دارد، برای مثال: واژه ی "اندر" ، که به معنای درون و میان است.
🔸همچنین بروید به #نوسیدن .
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی

از کسی ، کسی ( یا چیزی ) ساختن ؛ او را چنان پنداشتن. اورا به صورت وی ( یا آن چیز ) درآوردن :
چنین گفت کای مهتر سرفراز
ز من کودک شیرخواره مساز.
فردوسی.
چنین پاسخ آورد بهرام باز
که از من تو بیکاره خردی مساز.
فردوسی.
انگار کردن
چهره پنداشتن
رویایی , فکر کردن در ذهن خود
تجسم

بپرس