تصحیح

/tashih/

    correction

فارسی به انگلیسی

تصحیح پذیر
correctable

تصحیح متن
emendation

تصحیح متن و نوشتارعلمی و ادبی
emendation

تصحیح کردن
correct, proofread, rectify

تصحیح کردن متن
emend

مترادف ها

correction (اسم)
اصلاح، تصحیح، غلط گیری، تادیب

amendment (اسم)
اصلاح، تصحیح، ترمیم

rectification (اسم)
اصلاح، تصحیح، جبران، یکسوسازی، راستگری

redress (اسم)
تصحیح، التیام، جبران خسارت

پیشنهاد کاربران

خلاصه تجربیات
تصحیح: بهبود
این واژه تازى ( اربى ) است و برابرهاى پارسى آن چنینند: آفتارى Aftari ( پهلوى: آفتاریهْ: تصحیح ، درست - رفع نقص سازى ) ، بارونارِش Barunaresh ( پهلوى - پیشنهادى: بارون: پهلوى:درست و صحیح + آرِش ( آورِش از آوردن ) : صحیح آوردن ، تصحیح ، صحیح سازى ) ، درستارش Dorostaresh
...
[مشاهده متن کامل]

( پهلوى - پیشنهادى: درست + آرِش ( آورش از آوردن ) : درست آوردن ، درست و صحیح ساختن ، تصحیح کردن ) ، رَجیستگارى Rajistegari ( پهلوى: رَجیستَکاریهْ : تصحیح ، درست سازى، اصلاح ) ، ویزوردِش Vizurdesh ( پهلوى: ویزوردیشْنْ: تصحیح ، اصلاح ) ، شیستى Shisti ( سانسکریت: تصحیح،
اصلاح )

بپرس