تصادم

/tasAdom/

    beat
    bump
    collision
    hit
    impact
    percussion
    plump
    smash
    smashup
    [med.] concussion

فارسی به انگلیسی

تصادم کردن
collide, knock, smash, to collide, to strike

تصادم کردن با صدای بلند
clash

مترادف ها

smash (اسم)
برخورد، ضربت، سر و صدا، تصادم

collision (اسم)
برخورد، تلافی، تصادم

clash (اسم)
برخورد، تصادم، تصادم شدید کردن

shock (اسم)
توده، تلاطم، ضرب، ضغطه، لطمه، تصادم، صدمه، تکان، خرمن، هول، تشنج سخت، هراس ناگهانی

crash (اسم)
سر و صدا، سقوط، تصادم، سقوط کردن هواپیما، صدای بلند یا ناگهانی

concussion (اسم)
تصادم، صدمه

smash-up (اسم)
نابودی، تصادم، کاملا خرد شده

traumatism (اسم)
ضربه، تصادم، روان زخم، اثر ضربت

پیشنهاد کاربران

[5/26, 2:23 PM] Masih1141: مسیح الشریف١٨:٤٠ - ١٤٠٣/٠٣/٠١بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم:
تصادف: مواجهه و مماس شدن، لبه های دو شیء، و یا یک شیء، بطور طبیعی و یا با طرح قبلی و یا بدون اراده و طرح قبلی، بطوریکه مابین لبه ها، فرج و فطری نباشد.
...
[مشاهده متن کامل]

شاهد قرآنی: استفاده از لفظ "صدفین"
تماس ارادی و غیر ارادی
قرینه قرآنی: اشاره به لغت "شفتین"
تماس طبیعی
تصادم: مواجهه اختیار ی و یا غیر اختیار ی اشیاءاست، که منجر به در هم فرو رفتن و احتمالا تخریب و خسارت برخی یا کلیه طرفین تصادم شود.
مثال غیر اختیاری: خسارات حاصل از برخورد وسائل نقلیه در جاده ها
مثال اختیاری: منازعه اختیاری افراد با هم، و صدمات ناشی از نزاع
با احترام

تصادف همراه با صدمه جانی ؛ صدمه میتواند تروما یا مرگ باشد. ( در برخورد های خودرویی و در امر امدادونجات جاده ای کاربرد فراوان دارد ) ۰
رسیدن دو چیز یا دو کس به یکدیگر
بر اثر علل قهری برخورد دو وسیله نقلیه باهم را تصادم گویند.
مانند اینکه کوه ریزش ( قهری ) کند، دو وسیله نقلیه با هم برخورد داشته باشند.
در علم حقوق به برخورد دو وسیله با یکدیگر را تصادم و برخورد یک وسیله با یک انسان را تصادف گویند
تصادف/تصادم: تصادف به معنای" به هم برخوردن" و" با هم روبه رو شدن بر حسب اتفاق" است و تصادم یعنی" به هم کوفته شدن" و" به سختی به هم خوردن" در گفتگوی روزمره و در انشای اداری غالباً تصادف را به جای تصادم به کار می برند و مثلا می گویند: اتومبیل به درخت تصادف کرد "و حال آنکه باید بگویند:" اتومبیل با درخت تصادم کرد".
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۰۷. )

برخورد کردن. . . .
برخورد کردم
تصادف کردن

بپرس