تصاحب

/tasAhob/

    appropriation
    possession
    take
    takeover

فارسی به انگلیسی

تصاحب به عنف
usurpation

تصاحب شده
possessed

تصاحب کردن
appropriate, condemn, requisition, take, to take possession of, to make oneself the owner of

تصاحب کردن به ناحق
arrogate

تصاحب کردن یک ناحیه
annex

تصاحب کردن یک کشور
annex

پیشنهاد کاربران

سِتاشتن= تصاحب کردن
ستاشت = تصاحب
تصاحب: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
زاراچ zārāc ( سغدی: ذاراچک żārāck )
مالکیت
تصاحب کردن : به خود اختصاص دادن
گرفتن، به زور گرفتن، زورگیری، بالا کشیدن