تشکیلات

/taSkilAt/

    organ
    organization

مترادف ها

formation (اسم)
ساختمان، صف، ارایش، احدای، تشکیلات، شکل، سازمان، تشکیل، رشد، صف ارایی، ترتیب قرار گرفتن

brigade (اسم)
دسته، تیپ، تشکیلات، فئه

organization (اسم)
تشکیلات، سازمان، تشکیل

پیشنهاد کاربران

تشکیلات: مجموعه ای از افراد انسانی هدفمند با مقرارت و تجهیزات لازم ، تشکیلات حزب : مجموعه ای است از افراد با قوانین و مقررات و تجهیزات
دم ودستگاه
سازمان . . . . . دسته. . . . تیپ. . . . . گروه. . . . . ارگان. . . . .
تشکیلات یعنی تجمیع تشکل/ حزب، اداره، سازمان و . . . که دارای پایه و اساس ، اسباب اثاثیه و شعبات مختلف باشد.
به مجموعه ای هماهنگ و موزون که سلسله مراتب، هدف و وظایف و ارتباطات معینی دارا باشد، تشکیلات گفته می شود.
تشکیلا از مجموع کل تشکیلها هست organizations

سازمان های مختلف، ادارات و موسسات، ارگان
Enterprise
ارگان
تشکیلات. سازمان ( انگلیسی: «organisation» ) ( منبع: لغتنامۀ دهخدا، واژۀ «تشکیل» )

بپرس