تشویق

/taSviq/

    encouragement
    acclaim
    acclamation
    accolade
    commendation
    nudge
    sanction
    encoursgement

فارسی به انگلیسی

تشویق به حمله کردن سگ
sic

تشویق نکردن
discourage

تشویق و تحسین کردن با هلهله
applaud

تشویق و تحسین کردن با کف زدن
applaud

تشویق و ترغیب کردن
motivate

تشویق و ترغیب کردن با پند
exhort

تشویق کردن
blandish, embolden, encourage, patronize, promote, root, to encourage

تشویق کنندگان مزدور
claque

تشویق کننده
encouraging

مترادف ها

abetment (اسم)
فتنه انگیزی، تشویق، تقویت

encouragement (اسم)
تشویق، پشت گرمی، دلگرمی، ترغیب، تشجیع

persuasion (اسم)
تشویق، تحریک، قسم، اطمینان، نوع، ترغیب، اجبار، عقیده دینی، متقاعد سازی، نظریه یا عقیده از روی اطمینان

exhortation (اسم)
تشویق، نصیحت، پند

inspiration (اسم)
تشویق، الهام، استنشاق، شهیق، گرایش، القاء، وحی، نفس عمیق

eulogy (اسم)
تشویق، ستایش، ستایشگری، مدح، مداحی، مدیحه سرایی

cheer-up (اسم)
تشویق

پیشنهاد کاربران

واژه تشویق
معادل ابجد 816
تعداد حروف 5
تلفظ tašviq
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص م . )
آواشناسی taSviq
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

وادار
برابر ساده "آفرین گفتن" را به جای واژه عربی "تشویق" بکار ببریم.
بدرود!
هنگیختن: هنگیخت، هنگیخته، هنگیز.
هنگیختار: انگیختار: به کسی و چیزی نامیده می شود که دهدنه ی هنگیزه و انگیزه می باشد.
تَشویق:
١. شوراندن، خواهان کردن، آرزومند کردن، انگیزش، انگیزش - دهی، انگیزاندن، انگیزەدهی
۲. ستایش و دلگرمی ( دادن ) ؛ دست زدن برایِ
شورآفرینی
شوآاوری، شورآیی
تشویق: گفتار، کردار یا رویدادی انگیزاننده، امیدبخش و نیرو دهنده برای پشتیبانی.
( https://www. cnrtl. fr/definition/encouragement )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
انسیز ansiz ( سغدی )
پوندا pundā ( پشتو: punda ) .
شوراندن
تشویق نامه یعنی ؛ نوشته ای است که از شخصی برای انجام کار مهمی تشکر و قدردانی می شود
انگیزش
امید دادن
زوگ آوری
قدردانی و تشکر بخاطر کار خوب مقابل تنبیه و مجازات بخاطر کار بد
واژه هایی که پایانشان ( یق ) دارند یا در باب تفعیلند ، در بسیاری از موارد معربن مانند همین واژه که از ( اورزوگ ) پهلوی می آید که در عربی ذوق و شوق و تشویق شده است .
دلگرم نمودن ( کسی در انجام کاری ) / برانگیختن ( کسی به انجام کاری )
کاربرد کارواژه ی کمکی �ساختن� در همراهی با واژه ی �دلگرم� در یکی از برابرهای یادشده در بالا ( دلگرم ساختن ) نادرست است؛ همچنانکه این کارواژه به ناروا همراه با بسیاری دیگر از واژه ها نیز از سوی میرزابنویس ها و دیگران بکار گرفته شده و می شود. یکی از نادرست ترین های شان، آمیخته واژه ی �نابودسازی� است. کارواژه ی �ساختن� باید تنها در هماوندی با کارها و چیزهایی که با ساخت و ساز سر و کار دارد بکار رود؛ برای نمونه: ساختمان سازی، پل سازی، واژه سازی.
...
[مشاهده متن کامل]

bonus
تشویق
E. g. bonus features
طرحهای تشویقی
برانگیز
شور افکنی/ شورافکنش/ شور افکنشی

واژه تشویق و شوق و ذوق و . . . همه از ریشه ایرانی برخاسته اند:
واژه آرزو در زبان پهلوی *اورزوگ awarzog ( ابر زوگ ) و سپس آرزوک خوانده میشده که در آن پیشوند ابر نشانگر برتری و زوگ - زوک همانست که امروزه ذوق خوانده میشود. ازینرو معنای واژه آرزو همانا امید برتر یا شوق والا یا نشاط بالاتر است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس