thirst (اسم)عطش، اشتیاق، تشنگی، ارزومندیdrought (اسم)خشکی، تنگی، خشک سالی، تشنگیdrouth (اسم)خشکی، تنگی، خشک سالی، تشنگی
نَهَلظما. . . نهل. . . اوام . . . . امج . . .عطشانی. [ ع َ ] ( حامص ) تشنگی. ( فرهنگ فارسی معین ) .عطش داشتن ؛ تشنه بودن.مواح. . اتش . .عطش+ عکس و لینک