امریکایی، تشنج، ضربه ناگهانی و شدید، تکان شدید و سخت، سرباز شمالی امریکا
پیشنهاد کاربران
شکنجش / šekanješ
واژه تشنج معادل ابجد 753 تعداد حروف 4 تلفظ tašannoj نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] ( پزشکی ) مختصات ( تَ شَ نُّ ) [ ع . ] ( مص ل . ) آواشناسی taSannoj الگوی تکیه WWS شمارگان هجا 3 منبع فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی عمید
اندام شکنج ؛ تشنج. ( یادداشت مؤلف ) : و ( فوتنج ) آن اندام شکنج را که با. . . بود سود دارد. ( الابنیة عن حقایق الادویة ) .
تشنج از مصدر شکنج فارسی ساخته شده وهمان طور که درشعر بزرگان آمده تشنج بمعنی چین وچروک است که در شکنج گیسو ومانند آن منظور میشود شکنج درعربی شنج شده و. . . . . حیف که سایت شما در گوشی بسختی دیده میشه وگرنه از واژه یاب موفقتر بودید