تشعشع

/taSa~So~/

    radiation
    brilliancy
    glare
    radiance

مترادف ها

ray (اسم)
پرتو، شعاع، تشعشع، روشنایی، اشعه، اشعه تابشی

radiance (اسم)
پرتو، درخشندگی، تشعشع، تابندگی، پرتو افکنی، شید

radiation (اسم)
تابش، جلا، تشعشع

flash (اسم)
خود ستایی، جلوه، برق، فلاش، تلالو، لحظه، فلاش عکاسی، تشعشع، روشنایی مختصر، یک ان، بروز ناگهانی

glare (اسم)
تشعشع، تابش خیره کننده، روشنایی زننده، پرتلالوء

radiancy (اسم)
پرتو، درخشندگی، تشعشع، تابندگی، پرتو افکنی، شید

refulgence (اسم)
درخشندگی، شکوه، تشعشع، جلال، نورافشانی

پیشنهاد کاربران

بپرس