تسکین

/taskin/

    quieting
    soothing
    appeasing
    pacification
    alleviation
    mitigation
    palliation
    relief
    sedation
    solace

فارسی به انگلیسی

تسکین دادن
allay, alleviate, appease, assuage, comfort, lull, mitigate, mollify, palliate, placate, quell, quiet, quieten, ranquillize, relieve, salve, tranquilize, smooth, solace, subdue, to quiet, to soothe, to allay

تسکین دادن اعصاب
settle

تسکین دادن با جنباندن
lull

تسکین دادن با لالایی خواندن
lull

تسکین دادن درد
soothe

تسکین دادن معده
settle

تسکین دهنده
soothing

تسکین ناپذیر
implacable, inconsolable

تسکین نیافته
unrelieved

تسکین یافتن
mitigate, to become quiet

مترادف ها

conciliation (اسم)
توافق، مصالحه، تسکین، اشتی

placation (اسم)
وفق، تسکین، اشتی

appeasement (اسم)
دلجویی، تسکین، فرونشانی

mollification (اسم)
دلجویی، تسکین، فتور، خمود، نرم کردن

relief (اسم)
کمک، تسکین، ترمیم، جبران، اعانه، برجستگی، بر جسته کاری، اسودگی، راحتی، جانشین، رسایی، ازادی، فراغت، حجاری برجسته، گره گشایی، اسایش خاطر، تشفی، خط بر جسته، رفع نگرانی

alleviation (اسم)
تخفیف، تسکین، فرونشست

sedation (اسم)
تسکین

palliation (اسم)
تسکین

solace (اسم)
تسکین، خوشی، ارامش، مایه تسلی، تسلیت خاطر

assuagement (اسم)
تخفیف، تسکین، فرونشانی، فتور، خمود

پیشنهاد کاربران

دردزدایی
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_relieve
یا #to_alleviate به معنای تسکین دادنِ درد یا مشکل؛ التیام بخشیدن؛ بهبود بخشیدن؛ و جُزین
ا↙️
#آریفتن ( āriftan )
یا:
#آریویدن ( ārividan ) 👈 آ ( پیشوندِ فعل ) ریو ( ستاکِ برساخته از ریشه ی اوستاییِ rənjaiti به معنای سبک کردن، چابک ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
...
[مشاهده متن کامل]

( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ آریفتن می شود: آریو . ( بسنجید با: رفتن —> رَو، شنُفتن —> شِنَو . )
▪️مثال:
۱ - دارویی که به بیمار تزریق شد دردِ بیمار را آریفت ( تسکین داد ) و او را به خوابی عمیق فرو بُرد.
۲ - این چَروین ( پماد ) درد و سوزشِ ناشی از گزشِ حشراتی مانندِ زنبور را می آریوَد ( التیام می بخشد. )
🔺 توجه:
🔹 #relief التیام، تسکین
or: #alleviation
🔹 #آریوش ( آریوِش )
یا: #آریفت
▪️مثال:
۱ - برای آریوِشِ ( التیامِ ) گرمازدگی حوله هایی نمناک به ما دادند که روی تن و صورت مان انداختیم.
۲ - پس از آریوشِ ( التیامِ، رفعِ ) انسداد در میزنایِ کلیه ی چپ اش، ورمِ پاها و صورتش میز بهبود یافت.
🔸 #reliefless بی التیام
🔸 #بی آریوش ( بی آریوِش )
🔹 #relievingly به شیوه ای التیام بخش
🔹 #آریوانه
🔸 #reliever التیام دهنده ( شخص یا چیز )
🔸 #آریوش گر ( آریوِش گر )
یا: #آریونده ( آریوَنده )
▪️مثال:
او برای کاهشِ اضطراب از تنها آریوَنده ای ( التیام گری ) که می شناخت؛ یعنی نوشیدنیِ الکلی، استفاده می کرد.
🔹 #alleviator التیام دهنده ( چیز یا دارو )
🔹 #آریونده ( آریوَنده )
🔸 #alleviatory
or: #alleviative
🔸 #آریوا ( آریوا )
▪️مثال:
هر دارویی که آریوا ( التیام بخش ) باشد ضرورتاً درمان کننده ی بیماری نیست.
🔹 #alleviant
🔹 #آریوان
🔸 #relieved التیام یافته، تسکین یافته، آسوده
or: #alleviated
🔸 #آریفته
▪️مثال:
او تنها فردِ آریفته ( التیام یافته ) در آن گروهی بود که دچارِ عقرب زدگی شده بودند. بقیه هنوز بهبود نیافته بودند.
🔹 #unrelieved التیام نیافته، تسکین نیافته
or: #unalleviated
🔹 #ناآریفته ( یا ناریفته )
▪️مثال:
پس از سال ها پیگیری، مشکلِ بچه های کار در ایران همچنان ناریفته ( التیام نیافته ) باقی مانده است.
🔸 #relievedly
🔸 #آریفته وار
🔹 #unrelievedly
🔹 #ناریفته وار
🔸 #relievable
🔸 #آریفتنی ( آریفتَنی )
یا: #آریونده
🔹 هم ریشه های دیگرِ #آریفتن ، #آریوش و #آریوان در زبان های ایرانی:
اوستایی� 👈� سبک کردن، جابجا شدن ➖� rənjayeiti ( پوکورنی )
اوستایی� 👈� فرز، چابک� ➖� rəvī
فارسی میانه 👈 تند، سریع ➖ raγ
فارسی 👈 رگ ( تند، سریع ) ، رگبار
پارتی 👈 تند، سریع ➖ raγ
سمنانی 👈 زود ➖ r�ik
کرمانی 👈 تند، سریع ➖ reng
سانسکریت 👈 شتافتن، جَستن ➖ r�mhatē
یونانی 👈 سبُک ➖ elaphros
لاتینی 👈 برداشتن، سبک کردن ➖ levare
لاتینی 👈 سبک ➖ levis
گوتی 👈 سبک ➖ leihts
لهستانی 👈 سبک ➖ lekki
فرانسه ای کهن 👈 تسکین دادن ➖ relever
انگلیسی 👈 تسکین دادن ➖ to relieve
پ. ه. ا 👈 سبک، کم وزن ➖ - legwh
🔺نکته:
برای دیدنِ فعلی دیگر از این ریشه بروید به: #to_levitate .
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی

آرامش بخشیدن - رامش بخشی
شِنومیدن = تسکین دادن
شِنومِش = تسکین
شِنومَن = مُسَکِن
بن مایه: Dictionary of Manichean middle Persian and Parthian by Desmond Durkin - Meisterernst
{‹شنومَن› پیشنهاد من است ( بن مضارع پسوند ‹ َن› ) . همچون گردن ( آنچه می گردد ) ، نهنبن ( آنچه نهفته می کند ) ، پوشن و . . . }
...
[مشاهده متن کامل]

#پارسی دوست

آرام دادن
به معنای آرام کردن است همانگونه ک مسکن انسان را آرام میکند
تسکین یعنی آرامش . به معنای دیگر مسکن

بپرس