تسویه حساب

/tasviyehesAb/

    reckoning

فارسی به انگلیسی

تسویه حساب کردن
balance

پیشنهاد کاربران

تسویه حساب: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است:
آنرنیا ānrenyā ( سنسکریت: ānrenya )
تَسویه حِساب: ١. پاک - از - پاککاری ، پاکسازی / برابرسازی / ترازسازیِ حساب، ارزیابیِ دارایی ٢. تاوانگیری؛ تاواندهی
Settling scores with someone, settling a score with someone
تاوانگیری
سنگ واکندن
لهجه و گویش تهرانی
تصفیه حساب
برابر سازی تلافی جیران کردن
تسویه حساب : [عامیانه، اصطلاح] تلافی ، پاک کردن دل خوری.
Settlement
تسویه ( حساب )
E. g. We won a �15 million settlement in court and we blew it all in six years
مه یه تسویه حساب ۱۵ میلیون پوندی رو تو دادگاه برنده شدیم و همش رو تو شش سال حیف و میل ( ولخرجی ) کردیم
settle و settle up
checkout
=To get even
; To get revenged
Retaliate

بی حساب کردن - برابر کردن - برابرشدن
تسویه یعنی «مساوی کردن، یکسان کردن، همسطح کردن ( مثلاً زمین ناهموار را ) » و تسویه حساب به معنای «ایجاد تعادل و موازنه در حساب» است. این ترکیب به معنای مجازی به کار نمی رود و با تصفیه حساب ( تصفیه در عربی
...
[مشاهده متن کامل]
به معنی «پاک کردن و پالوده کردن» است و تصفیه حساب در موردی به کار می رود که حساب پرداخته و پاک شده باشد و دیگر کسی طلبکار نباشد. همین ترکیب مجازاً به «هر نوع اقدام عملی برای انتقام جویی و کینه کشی» اطلاق می شود. ) مرادف نیست. ( از کتاب غلط ننویسیم . ابوالحسن نجفی )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس