تسویه، تهاتر، نقل و انتقال بانکی، تسطیح، مکان مسطح
liquidation(اسم)
فسخ، تسویه، نابودی، از بین رفتن، واریز حساب
settling(اسم)
تسویه، مسکن گزینی
smoothing(اسم)
تسویه، هموارسازی، صاف سازی
solution(اسم)
تسویه، محلول، حل، راه حل، چاره سازی، شولش
پیشنهاد کاربران
تسویه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آنرن ānren ( سنسکریت )
با دیدن در این واژه ها ، ساویدن �سوا ، ساو، سونش ، سوهان� میشود گفت ریشه تسویه و مساوی عربی نیست
Clearing
تسویه به معنی مساوی کردن هست که بعضی افراد به اشتباه از واژه نادرست "تسویه حساب" استفاده میکنند که صحیح آن "تصفیه حساب " هست به معنی صاف کردن حساب
settlement
Settle تسویه حساب کردن
برابر ساختن تلافی کردن جبران کردن
آراستن!
مساوی، برابری، یکسانی - ایجاد تعادل و توازن ( کاربرد حسابداری ) - سَوا کردن حساب ها. ولی تصفیه: صاف و پاک کردن - رفعِ اختلاف کردن، روشن ساختن - صاف کردن حساب ها. که با هم فرق می کنند و هم نویسه هستند!