♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_share به معنای بخشی از چیزی را به دیگری یا دیگران دادن؛ تقسیم کردنِ چیزی با دیگری یا دیگران؛ سهم به دیگران دادن؛ بخش کردن؛ و جُزین ا↙️ #شردینیدن ( shardinidan ) ... [مشاهده متن کامل]
یا: #شردستن ( shardestan ) 👈 شَرد ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ - kart به معنای بریدن ) - ِ - ستن ( نشانه ی مصدر ) ( پایینِ صفحه را ببینید. ) 🔺 نکته: ۱ - ستاکِ حالِ شَردِستَن می شود: شردین . ( بسنجید با: نشستن —� نشین . ) ۲ - بدل شدنِ "ک" در هندواروپایی به "ش" در زبان ِ فارسی بی پیشینه نیست. توجه کنید: شوریدن ( فارسی ) �— kieur ( هندواروپایی ) "شا" به معنای سیاه در واژه ی "شاتوت" ( فارسی ) �— kiēų� ( هندواروپایی ) شاهین ( فارسی ) �— keieino ( هندواروپایی ) ▪️مثال: ۱ - او شیرینیِ خودش را با من شَردِست ( تقسیم کرد. ) ۲ - شما باید این جایزه را بِشَردینید ( بخش کنید، ) زیرا هر دو هم امتیاز هستید. ۳ - او فرسته ی من را با پنجاه تا از دوستانش شَردِست ( شِر کرد، همرسانی کرد. ) 🔺 توجه: 🔹 #share سهم 🔹 #شرده ( شَرده ) یا: #شردینه ( شَردینه ) ▪️مثال: ۱ - این صورت حساب صد هزار تومن است، و شَرده ی ( سهمِ ) من می شود بیست وپنج هزار تومن. ۲ - می خواهیم مطمئن شویم که به هر کس شَردینه ای ( سهمی ) مساوی از غذا می رسد. 🔸 #sharing تسهیم، اشتراک کردن، اشتراک گذاری، اشتراکی 🔸 #شردینش ( شَردینِش ) یا: #شردینشی ( شَردینِشی ) ▪️مثال: ۱ - شَردینِشِ ( اشتراک گذاریِ، تقسیمِ ) شادی با دیگران خوشحالیِ ما را نیز افزون می کند. ۲ - به لطفِ اقتصادِ شَردینِشی ( اشتراکی ) شما می توانید خودرو، کاشانه، دوچرخه و حتی خطِ اینترنتِ خود را وقتی نیاز ندارید کرایه دهید. 🔹 #sharer سهم دار or: #shareholder 🔹 #شرده ور یا: #شرده دار ▪️مثال: ۱ - انسان در یک کلام یک شرده ورِ ( سهم دارِ ) غذا در زمین است. ۲ - او شرده دارِ ( سهم دارِ ) چندین کارخانه در این شهر بود. 🔸 #shareable قابلِ اشتراک ( گذاری ) 🔸 #شردستنی ( شَردِستنی ) یا: #شرده شوا ( شَرده شَوا ) ▪️مثال: ساندویچ ها بزرگ ولی شَردِستَنی ( قابلِ تقسیم کردن با دیگران ) درست شده بودند. 🔹 #shareability قابلیتِ اشتراک ( گذاری ) 🔹 #شرده شوایی ( شَرده شَوایی ) ▪️مثال: ویدئوهای ساخته شده کوتاه و جذاب بودند، و همین شَرده پذیریِ آنها را بالا می برد. 🔸 #shared مشترک، مشاع 🔸 #شردسته ( شَردِسته ) ▪️مثال: آن روزها در یک اتاقِ شَردِسته ( مشترک با فرد یا افرادی دیگر ) زندگی می کردم 🔹 #_sharing 🔹 #شردینا ( شَردینا ) یا: #شردینی ( شَردینی ) ▪️مثال: #knowledge_sharing_platform #کاربرنامه ی_داده شردینا ( کاربرنامه ی به اشتراک گذارنده ی اطلاعات یا داده ها ) یا: #پتادیس_داده شردینی ( برای پَتادیس بروید به: #to_platform . ) 🔸 #to_unshare 🔸 #ناشردستن ( ناشَردِستن ) یا: #واشردستن 🔹 #unshared نامشترک، مستقل 🔹 #ناشردسته ( ناشَردِسته ) یا: #ناشردین ( ناشَردین ) ▪️مثال: بسیاری از کسانی که در شبانه روزی ها زندگی می کنند دوست دارند در اتاق های ناشَردین ( مستقل، غیرِ مشترک ) زندگی کنند. 🔸 #sharedness 🔸 #شردستگی ( شَردِستگی ) یا: #شردینگی ( شَردینِگی ) 🔹 #shareware 🔹 #شردافزار ( شَردافزار ) 🔸 هم ریشه های دیگرِ #شردستن ، #شردینش ، #شرده و #ناشردین در زبان های ایرانی: اوستایی 👈 قطع کردن، بریدن ➖ - kart فارسی باستان 👈 قطع کردن ➖ - klyn فارسی میانه 👈 بریدن، شکل دادن ➖ kirrēnītan سغدی 👈 برش زدن ➖ - skr�nt� فارسی 👈 کارد، کاله ( باغچه؛ زمینی که آماده ی کشت باشد. ) ، کَرت ( هر قطعه از زمینِ کاشته شده ) خوانساری 👈 کرت ➖ k�rt بلوچی 👈 کارد ➖ kārč کردی سورانی 👈 کارد ➖ kērd انارکی 👈 کارد ➖ kārt کردی کرمانجی 👈 قطع کردن ➖ kuř آمره ای 👈 قسمت های مرزبندی شده ی زمین ➖ k�rda آشتیانی 👈 تکه زمینِ کشت شده ➖ k�rda سیرجانی 👈 کرت ، کشتزار ➖ kord فارسی افغانستان 👈 زمینی که دورِ آن مرزبندی شده ➖ kurd گیلکی 👈 هر قطعه از مزرعه ی برنج ➖ k�le آسی 👈 بریدن به تکه های کوچک ➖ k�rdyn آسی 👈 برش ➖ ugard پشتو 👈 قطع کردن ➖ skaštel سانسکریت 👈 قطع کردن ➖ kart هیتی 👈 قطع کردن ➖ - karsh گرجی 👈 تقسیم، توزیع ➖ kardagi انگلیسی 👈 تقسیم کردن ➖ to share پورواهندواروپایی 👈 قطع کردن ➖ - s ) kert ) 🔺نکته: برای دیدنِ فعل های دیگر از این ریشه بروید به: #to_carve , #to_epitomize , #to_perform_surgery , #to_anatomize , #to_truncate , #cross_ 🔻🔻🔻 @JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی
بهردهی
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال] Allotment تسهیم به توزیع یا تخصیص منابع در یک کسب و کار به واحدهای مختلف در طی زمان اشاره دارد.