تسلیم کردن


    cede
    concede
    give
    relinquish
    render
    surrender
    yield
    file
    to surrender
    to deliver

فارسی به انگلیسی

تسلیم کردن برای تصمیم گیری
submit

تسلیم کردن برای رسیدگی
submit

مترادف ها

submit (فعل)
تسلیم شدن، پیشنهاد کردن، سر فرود آوردن، ارائه دادن، تسلیم کردن، تقدیم داشتن، مطیع شدن، عرضه داشتن، گردن نهادن

cede (فعل)
واگذار کردن، صرفنظر کردن از، تسلیم کردن

give up (فعل)
ترک کردن، تسلیم کردن، منصرف شدن، ول کردن، دست برداشتن از

lodge (فعل)
منزل دادن، گذاشتن، منزل کردن، تسلیم کردن، ساکن کردن، مسکن دادن، پذیرایی کردن، قرار دادن، بیتوته کردن، به لانه پناه بردن

consign (فعل)
سپردن، امانت گذاردن، تسلیم کردن، ارسال کردن

subjugate (فعل)
منکوب کردن، تسلیم کردن، مطیع کردن، تحت انقیاد در اوردن

subdue (فعل)
رام کردن، تسلیم کردن، مطیع کردن، مقهور ساختن

hand over (فعل)
تسلیم کردن، تحویل دادن

conquer (فعل)
تسلیم کردن، تسخیر کردن، فتح کردن، مغلوب کردن، پیروزی یافتن بر، غالب امدن، ستاندن

hand on (فعل)
تسلیم کردن، پی درپی وبتواتر چیزی را رساندن

پیشنهاد کاربران

در دست دادن ؛ تسلیم کردن. ( ناظم الاطباء ) .
relinquish something to somebody
جان به جان آفرین تسلیم کردن: [عامیانه، کنایه ] مردن، درگذشتن.
عرضه داشتن
intrigue

بپرس