تسلیت

/tasliyat/

    condolence

فارسی به انگلیسی

تسلیت گفتن
condole, to offer ones condolences to

تسلیت نامه
letter of condolence

مترادف ها

soothing (اسم)
تسلیت، دارای اثر تسکین دهنده

commiseration (اسم)
ترحم، دلسوزی، تسلیت، اظهار تاسف

condolence (اسم)
تسلیت، اظهار تاسف، همدردی، عزا

consolation (اسم)
خوشی، تسلیت، تسلی، دلداری

پیشنهاد کاربران

تسلیت: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
ویواسن vivāsen ( مانوی )
واژه تسلیت
معادل ابجد 900
تعداد حروف 5
تلفظ tasliyat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: تسلیة]
مختصات ( تَ یَ ) [ ع . تسلیة ] ( مص م . )
آواشناسی tasliyat
الگوی تکیه WWS
...
[مشاهده متن کامل]

شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

واژه تسلیت. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) تسلیة. اندوه وابردن. ( مجمل اللغة ) . مأخوذ از تازی ، پند و نصیحتی که در بیرون کردن غم و اندوه از دل کسی گویند، ویژه چون آن کس مصیبت زده باشد. دلاسایی و خاطرنوازی و آسایش. ( ناظم الاطباء ) . دلداری. اندوه بردن. غم زدایی. و رجوع به تسلی و تسلیة و تسلیت کردن شود.
...
[مشاهده متن کامل]

تسلیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) از: ( �س ل و� ) اندوه ببردن و سلوت فرمودن. ( تاج المصادر بیهقی ) . سلوة دادن و سلوة فرمودن. ( زوزنی ) . خرسندی و بی پژمانی دادن. ( منتهی الارب ) . چون واوی باشد خرسندی و بی پژمانی دادن. ( ناظم الاطباء ) . دور کردن اندوه از کسی. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) . تسکین و تسلا و تسلیت. ( ناظم الاطباء ) . و رجوع به تسلیت شود. || ( از سلی ) بیرون کشیدن سلای ناقه را از رحم آن. ( منتهی الارب ) . و چون یایی باشد بیرون کشیدن سلای ماده شتر را از رحم آن. ( ناظم الاطباء ) . جدا کردن یارک گوسفند. ( از متن اللغة ) ( از المنجد ) : سلی

دلداری دادن
سوگباد
برابر پارسی برای واژه عربی تسلیت
سوگباد، هم سوگی، هم دردی = تسلیت
دلجویی
آرامش باد
ره انده
برگرفته از
رهاندن از اندوه.
این واژه را به فرهنگستان زبان و ادب پارسی پیشنهاد کرده ایم
شوربختانه واژگان تازی را بیشتر می پسندند
دلداری، همدردی ( یاد شده در بالا )
دلداری دادن بجای �تسلیت� گفتن
نمونه:
مرگ این جوان آگاه را دلداری می دهم . . .
https://www. behzadbozorgmehr. com/2013/10/blog - post_8901. html
واژه ی زیبای فارسی : همدردی کردن
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
شانتو ŝãntav ( سنسکریت: شانتوَ ŝãntva )
پرالاد prãlãd ( سنسکریت: پرَهلادَ prahlãda )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس