تسلی

/tasalli/

    consolation
    solace
    comfort

فارسی به انگلیسی

تسلی بخش
comforting, consolatory, nepenthe, sedative

تسلی پذیر
consolable

تسلی دادن
allay, condole, comfort, console, solace, to console

تسلی دهنده ایوب
job's comforter, jobs comforter

تسلی ناپذیر
disconsolate, inconsolable

مترادف ها

consolation (اسم)
خوشی، تسلیت، تسلی، دلداری

پیشنهاد کاربران

آرامش دادن
دلداری
کسی را تَسَلییدن
همدردیدن با کسی.
کسی را دلاراماندن.
با کسی دلداریدن.
دلداری
نمونه:
مرگ این جوان آگاه را دلداری می دهم . . .
https://www. behzadbozorgmehr. com/2013/10/blog - post_8901. html
آرامش دلدن
آرامش دادن، کاستن از اندوه
آرامش دادن
آرامش دادن ، کاستن از اندوه کسی

آرامش دادن.
از اندوه رها شدن
آرامش

بپرس