تسعیر

/tas~ir/

    exchange
    conversion

فارسی به انگلیسی

تسعیر کردن
convert, convertible

مترادف ها

exchange (اسم)
تعویض، صرافی، معاوضه، بورس، عوض، مبادله، تسعیر، تبادل، اسعار، ردو بدل کننده، ردوبدل ارز، صرافخانه، جای معاملات ارزی و سهامی

conversion (اسم)
تغییر، تبدیل، تغییر کیش، تسعیر

پیشنهاد کاربران

conversion
exchange
تسعیر به معنی نرخ است ولی در بعضی مواقع به معنای نرخ گرفتن و یا در واقع گران شدن و قیمت پیدا کردن هم می باشد. خصوصا در نوشته های دوره قاجار، خصوصا در دوره ناصری. این یک اصطلاح دیوانی است و زمانی که در
...
[مشاهده متن کامل]
نوشتجات آن زمان به واژه تسعیر بهم رساندن بر می خوریم، این بدان معنی است که شیء مورد نظر گران شده است و نرخ و قیمت آن افزوده گشته است. مثلا در روزنامه وقایع اتفاقیه شماره ۲۵۴، ۳ ربیع الثانی ۱۲۷۲، ص ۳ می خوانید: دیگر نوشته اند امسال حاصل در آنجا خوب بعمل نیامده و زراعت قدری کم ربع شده بود و غله تسعیر بهم رسانده.

بپرس