تسریع

/tasri~/

    acceleration
    speedup

فارسی به انگلیسی

تسریع شدن
speed

تسریع کردن
accelerate, expedite, hasten, quicken, speed, to accelerate

تسریع کردن چیز ناخوشایند
precipitate

تسریع کردن رشد گیاه با وسایل فنی و مصنوعی
force

تسریع کردن موعد چیزی
anticipate

تسریع کننده
accelerant

مترادف ها

acceleration (اسم)
شتاب، سرعت، تسریع، افزایش سرعت، تندی، تعجیل

speed-up (اسم)
تسریع، ازدیاد تولید یا سرعت و غیره

precipitation (اسم)
شتاب، تسریع، ته نشینی، دست پاچگی، بارش، عجله

expedition (اسم)
سرعت، تسریع، سفر، اردوکشی، هیئت اعزامی

پیشنهاد کاربران

بپرس