تسخیر کردن


    conquer
    take
    to conquer

فارسی به انگلیسی

تسخیر کردن شهر
reduce

مترادف ها

win (فعل)
بردن، تحصیل کردن، بدست اوردن، تسخیر کردن، فتح کردن، پیروز شدن، غلبه کردن، فاتح شدن، غلبه یافتن بر

gain (فعل)
رسیدن، نائل شدن، نائل شدن به، بدست اوردن، پیدا کردن، پیش رفتن، بهبودی یافتن، زیاد شدن، فایده بردن، تسخیر کردن، سود بردن، کسب کردن، فایده دیدن

import (فعل)
اظهار کردن، وارد کردن، اهمیت داشتن، تسخیر کردن، گذاردن، به کشور اوردن، دخل داشتن به، تاثیر کردن در، با پیروزی بدست امدن

conquer (فعل)
تسلیم کردن، تسخیر کردن، فتح کردن، مغلوب کردن، پیروزی یافتن بر، غالب امدن، ستاندن

پیشنهاد کاربران

فتح
به دست آوردن
به تصرف خود درآوردن
به دست آوردن، دست پیداکردن
در اختیار گرفتن
آنها جزیره قبرس را در اختیار گرفتند.
متصرف شدن
در تحت تصرف آوردن

بپرس