تسجیل: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
اوتسا utsā ( سنسکریت: utsāha )
اوتسا utsā ( سنسکریت: utsāha )
تسجیل. [ ت َ ] ( ع مص ) سجل کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . || سجل نوشتن. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) . قباله و تمسک نوشتن قاضی. ( آنندراج ) . || قضاوت کردن و حکم کردن و اثبات کردن در سجل. ( از متن اللغة ) . تقیید اوراق در محاکم و مجالس. ( از المنجد ) : تسجیل الاوراق لتقییدها فی المحاکم والمجالس. ( اقرب الموارد ) . || حکم کردن قاضی علیه کسی. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) . || نشان گذاشتن بر چیزی و شهره ساختن آنرا. ( از متن اللغة ) ( از المنجد ) . || تقریر و تثبیت کردن حق کسی را برای وی. ( از المنجد ) . || ایستاده کردن نره. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . انعاظ. ( متن اللغة ) . || از بالا بزیر افکندن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . با تیر از بالا افکندن. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) . و با �با� متعدی شود چنانکه گویند سجل به ؛ ای رمی به. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) . || عهد و پیمان نمودن. || پرکردن حوض. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
ثبت کردن به زبان عربی
سجل: نامه ( حکم ) دادگاه از طرف قاضی
تعیین میزان بدهی قابل پرداخت به موجب مدارک اثبات کننده بدهی.
تسجیل : ( Authentication ) [اصطلاح امورمالی]تسجیل عبارت است از تعیین میزان بدهی قابل پرداخت به موجب اسناد و مدارک اثبات کننده بدهی .