تسامح کردن


    to act negligently

مترادف ها

lie down (فعل)
استراحت کردن، دراز کشیدن، تسامح کردن، از زیر کار شانه خالی کردن

پیشنهاد کاربران

تسامح کردن: آسان گرفتن با یکدیگر.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۳۴ ) .

بپرس