تزکیه

/tazkiye/

    purification
    edification
    purity
    refinement

فارسی به انگلیسی

تزکیه انگیز
humane

تزکیه شدن
sublimate

تزکیه کردن
cleanse, edify, elevate, purify, refine, sublimate

مترادف ها

refinement (اسم)
تصفیه، تهذیب، پالایش، تزکیه، پالودگی

پیشنهاد کاربران

تزکیّه:
از ریشۀ �زَکَی� به معنای دور کردن چیزی از چیز دیگر است، که مجاورت با آن شئ ناپاک احتمال ناپاکی در آن چیز به وجود می آورد. تزکیه مربوط به نفس است. زکات، دور کردن ناپاکی از مال است، کسی که زکات نمی دهد مالش آلوده است و این مال آلوده هرگز نمی تواند نفس او را پاک کند، چون در مال آلوده طبق قرآن شیطان شراکت دارد و انسان که مالش به حرام خلط شد در تسلّط شیطان است.
...
[مشاهده متن کامل]

تزکیه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
اویسن avisan ( سغدی: avisanay )
اخلاص
خالی کردن ، تمیز کردن
یکی دیگر از مفاهیم ان ستودن است
پرورش دادن
دقت شود تزکیه به معنای پاکیزه کردن با حرف ز است نه حرف ذ، برای یادسپاری اسانتر املا ببینیم که زکات با چه حرفی نوشته می شود با همان حرف تزکیه هم نوشته می شود. درضمن کلمات زکات، تزکیه، مزکی، ازکی و زکیه هم خانواده و از ریشه ی زکو هستند.
تزکیه :تزکیه در لغت هم به معنی نمو دادن ، و هم به معنی پاکسازی آمده است .
( تفسیر نمونه ج : 1 ص : 457 )
کلمه ( تزکیه ) به معنای رشد دادن درخت به کمک زدودن برگ های اضافی آن است که خیرات و برکات را در آن بروز می دهد، زیرا درخت با هرس کردن شاخه های زائدش ، نموش بهتر و میوه اش درشت تر می شود.
پیراستن نفس از آلودگی
پاکیزه خویی

بپرس