تزار

/tezAr/

    czar

مترادف ها

czar (اسم)
قیصر، تزار، امپراطور روسیه قدیم، امپراتور روسیه، خسرو

tsar (اسم)
تزار، امپراطور روسیه قدیم، امپراتور روسیه

tzar (اسم)
تزار، امپراطور روسیه قدیم، امپراتور روسیه، خسرو

پیشنهاد کاربران

کلیدواژه ی تِز با ترجمه ی ایده و نقطه نظر و چیزی را ارائه دادن، یک مفهوم و یک جریان از درون به بیرون را به صورت کاربردی در عالم واقع در ذهن تداعی می کند. کلمه تز و آنتی تز یک مقوله ی ایده پردازانه در مورد مسایل علمی جهت نقد نمودن و تذکر و تزکیه نمودن با ارائه دادن یا تزریق یک تز به یک مبحث علمی در حال استفاده می باشد. در واقع اگر رَدِّ کلیدواژه ی تز را به صورت ریشه ای در پهنه ی واژگان دنبال کنیم، کمی دورتر در انتهای کار به چند کلیدواژه ی اصلی یعنی تزار، تزئین، تزکیه، ذکاوت و فیزیک خواهیم رسید. کلمه ی تزار نیز که در کشور روسیه کنونی تحت عنوان پادشاه در حال استفاده می باشد مفهوم اصلی آن در واقع به شخصی اطلاق می شود که در بُعد حکومتی ارائه دهنده تِز در مقوله ی حکومتی و کشورداری است. یعنی تزهایی که تزار تحت عنوان فرامین پادشاه می دهد دارای یک قدرت و بُرد حکومتی است.
...
[مشاهده متن کامل]

اگر هم از قانون تضاد مفهومی از طریق ریشه این کلمه، مطلب را دنبال کنیم کلماتی از قبیل تزویر و تزلزل قابل رؤیت هستند. کلمات دیگری که ادامه دهنده مفاهیم از طریق ریشه این کلمه در ابعاد مختلف کاربردی هستند کلماتی از قبیل؛ تیز تاز تازه تازی تازیدن توزیع.

پادشاه روسیه

بپرس