تری

/tari/

    moistness
    moisture
    wetness

فارسی به انگلیسی

تری پل
triple

تری گلیسرید
triglyceride

تری نیتروتولوئن
trinitrotoluene
tnt

مترادف ها

wet (اسم)
رطوبت، تری

humidity (اسم)
رطوبت، نم، تری، مقدار رطوبت هوا

wetness (اسم)
تری، نمداری

پیشنهاد کاربران

در لری بویراحمدی ( تِری - Teri ) به معنای بند و طناب بافته شده از مو که با آن گردن و یا پای بز و گوسفند و گاها الاغ را می بستند
تری ، در عربی به معنای میبینی
صیغه ۷
ترّی :
دکتر کزازی در مورد واژه ی ترّی می نویسد : ( ( ترّی در پهلوی ترّیه tarrīh بوده است. به معنی تازگی و شادابی. در پارسی نیز ، به جز معنی نمناکی و رطوبت، این معنی از واژه خواسته می شود . در پارسی امروز از آن روی که تر به معنی "خیس" به کار می رود، آنگاه که از آن معنی دیگر خواسته می شود، با تازه همراه می گردد: تر و تازه . در آمیغ ها ، هنوز معنی کهن کاربرد دارد؛ آمیغ هایی از گونه ی تر در ریخت " طر "به زبان تازی رفته است و از آن واژه هایی چون طری و طراوت و تطریه ساخته شده است. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( وزان پس، ز آرام، سردی نمود؛
ز سردی همان باز ترّی فزود. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 189 )

تری ( tri ) : [ اصطلاح چوپانی ] طناب بافته شده ای که برای بستن بزغاله ها استفاده میشود.
عالی بود

بپرس