consolidation (اسم)
تقویت، اتحاد، ترکیب، تثبیت، تحکیم، قوام
conjugation (اسم)
صرف، پیوستگی، ترکیب، گشن گیری
conformation (اسم)
تطبیق، توافق، ترکیب، برابری، سازمان
synthesis (اسم)
بهم پیوستگی، ترکیب، امتزاج، هم گذاری، اختلاط، تلفیق، پیوند، صنع
blend (اسم)
ترکیب، مخلوط، امیختگی، مخلوطی، امیزه
admixture (اسم)
ترکیب، مخلوط، هم امیزه
combination (اسم)
ترکیب، امیزش
composition (اسم)
ترکیب، انشاء، فرمول، قطعه هنری
syntax (اسم)
ترکیب، نحو، علم نحو، هم اهنگی قسمت های مختلف
mixture (اسم)
ترکیب، مخلوط، امیزش، مخلوطی، امیزه، اختلاط، معجون، اشوره
compound (اسم)
ترکیب، محوطه، جسم مرکب، بلور دوتایی
melange (اسم)
ترکیب، مخلوط، امیختگی، امیزه، اختلاط
confection (اسم)
ترکیب، شیرینی، معجون، مربا
structure (اسم)
ترکیب، ساختمان، بناء، سازمان، ساخت، ساختار
physique (اسم)
ترکیب، ساختمان بدن، هیئت، هیکل، سازمان بدن
form (اسم)
ترکیب، ظرف، ظاهر، فرم، سیاق، صورت، برگه، گونه، شکل، روش، تصویر، وجه، طرز، ریخت، ورقه، فورم، دیس
feature (اسم)
ترکیب، جنبه، خط، خاصیت، چهره، خصیصه، خصوصیات، طرح صورت، ریخت
commixture (اسم)
ترکیب، اختلاط
concoction (اسم)
ترکیب
making (اسم)
ترکیب، ساختمان، ساخت، مایه کامیابی
contexture (اسم)
ترکیب، مفاد، بافت
zygosis (اسم)
پیوستگی، ترکیب، لقاح، امیختگی جنسی
makeup (اسم)
ترکیب، آرایش، گریم، بزک، ساختمان یا حالت داستان ساختگی، توالت، در ارایش